تاريخ صفحه 1

الباب الثالث : التاريخ

3 / 1

اِهتِمامُ الإِمامِ بِعِلمِ التّاريخِ

۵۵۶۲.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن وَصِيَّةٍ لَهُ لِابنِهِ الحَسَنِ عليه السلام كَتَبَها إلَيهِ بِحاضِرينَ عِندَ انصِرافِهِ مِن صِفّينَ ـ: أي بُنَيَّ ، إنّي وإن لَم أكُن عُمِّرتُ عُمُرَ مَن كانَ قَبلي ؛ فَقَد نَظَرتُ في أعمالِهِم ، وفَكَّرتُ في أخبارِهِم ، وسِرتُ في آثارِهِم ، حَتّى عُدتُ كَأَحَدُهُم ، بَل كَأَنّي ـ بِمَا انتَهى إلَيَّ مِن اُمورِهِم ـ قَد عُمِّرتُ مَعَ أوَّلِهِم إلى آخِرِهِم ؛ فَعَرَفتُ صَفوَ ذلِكَ مِن كَدَرِهِ ، ونَفعَهُ مِن ضَرَرِهِ ، فَاستَخلَصتُ لَكَ مِن كُلِّ أمرٍ نَخيلَهُ ۱ وتَوَخَّيتُ لَكَ جَميلَهُ ، وصَرَفتُ عَنكَ مَجهولَهُ ، ورَأَيتُ ـ حَيثُ عَناني مِن أمرِكَ ما يَعنِي الوالِدَ الشَّفيقَ ، وأجمَعتُ عَلَيهِ مِن أدَبِكَ ـ أن يَكونَ ذلِكَ وأنتَ مُقبِلُ العُمُرِ ومُقتَبَلُ الدَّهرِ ، ذَو نِيَّةٍ سَليمَةٍ ونَفسٍ صافِيَةٍ . ۲

1.نَخَل الشيء : صَفّاه واختَاره (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۶۵۱ «نخل») .

2.نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ ، تحف العقول : ص ۷۰ ، كشف المحجّة : ص ۲۲۳ عن عمر بن أبي المقدام عن الإمام الباقر عنه عليهماالسلام ، بحار الأنوار : ج ۷۷ ص ۲۰۱ ؛ ينابيع المودّة : ج ۳ ص ۴۳۹ ح ۱۰ ، كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۱۶۹ ح ۴۴۲۱۵ .

تاريخ صفحه 2

باب سوم : تاريخ

3 / 1

اهتمام امام به دانش تاريخ

۵۵۶۲.امام على عليه السلامـ در سفارش به پسرش حسن عليه السلام كه به هنگام بازگشت از صفّين براى او در منطقه «حاضرين» نوشت ـ: اى پسركم! گرچه من به اندازه همه كسانى كه پيش از من بوده اند،عمر نكرده ام ، امّا در كارهايشان نگريستم و در اخبارشان انديشيدم و در آثار باقى مانده شان گشتم ، به گونه اى كه همچون يكى از آنان شدم ؛ بلكه به خاطر اخبارى كه از آنان به من رسيده ، چنان شده ام كه گويى به همراه آنها از نخستين نفر تا آخرين نفرشان زيسته ام .
از اين رو ، زلال كار آنها را از كِدِرش ، و سودمند آن را از زيانمند آن شناختم ، و از هر كارى گزيده آن را براى تو بيرون كشيدم ، و پسنديده هاى آن را برايت برچيدم ، و ناشناخته هاى آن را از تو دور كردم ، و از آن جا كه توجّه من به تو ، توجّه پدرى مهربان به فرزند بود و به تربيت تو همّت گماشتم ، چنان ديدم كه اين كار ، در نوجوانى ات و در بهار زندگى ات ـ كه نيّتى سالم و دلى پاك دارى ـ به كارت خواهد آمد .