حاشية الإستبصار صفحه 35

حاشية الاستبصار

محمّد امين استرآبادى(1036ق) و محمد استرآبادى (1025ق)

گرد آورنده : محمّد بن جابر نجفى (قرن11ق)

تحقيق : على فاضلى

درآمد

الحمد للّه رب العالمين ، وصلّى اللّه على سيّدنا محمّد وآله الطاهرين ، و اللعن على أعدائهم أجمعين .
اين سومين اثر از ملا محمّد امين استرآبادى است كه توفيق نشر آن را مى يابيم و دومين رساله از مجموعه اى است كه در شماره پيشين در مقدمه حاشية من لا يحضره الفقيه معرفى شد . شيوه تصحيح نيز همان است كه در مقدمه نامبرده به آن اشاره كرديم . در اين حواشى ، حواشى بسيارى نيز از استاد و پدر زن وى ميرزا محمّد استرآبادى ( م 1025 ق ) صاحب منهج المقال كه مشحون از تحقيقات سودمند مى باشد آمده است و آن حواشى با رمز « م د » مشخص شده است . البته مواردى هم هست كه بدون رمز بوده ولى آنها نيز از ميرزا محمّد استرآبادى است ؛ زيرا بسيارى از اين حواشى را تلميذ ديگر وى شيخ محمّد فرزند صاحب معالم ( م 1030 ق ) در استقصاء الاعتبار في شرح الاستبصار نيز آورده است كه ما در پاورقى به آن موارد اشاره مى كنيم و اختلاف هاى قابل اعتنا را ذكر مى نماييم .
قابل توجه است كه حواشى حاضر تمامى حواشى ميرزا محمّد استرآبادى بر استبصار نيست ؛ چون موارد ديگرى را شيخ محمّد در

حاشية الإستبصار صفحه 36

استقصاء الاعتبار آورده كه در اين حواشى نيامده است و نسبت بين حواشى ميرزا محمّد در استقصاء الاعتبار با اين حاشيه ، عموم و خصوص من وجه است .
مواردى كه شيخ محمّد در استقصاء الاعتبار نقل كرده و در اين حاشيه موجود نيست ، بدين شرح است : ج 2 ، ص 329 و ج 3 ، ص 451 و 460 و ج 4 ، ص 74 ، 129 ـ 130 ، 186 ، 242 ، 243 ، 261 ، 264 و ج 5 ، ص 150 ، 245 ، 257 ، 269 ، 305 ، 330 و ج 6 ، ص 128 ، 179 ، 221 ، 223 .
همچنين در تأييد مطلب فوق قابل ذكر است كه مخطوطى از الاستبصار سابقاً در تملك بنده بود كه بر آن ، حواشى بسيارى با رمز « م د » موجود بود كه بعضى از آن حواشى در اين حاشيه موجود نيست .
در پايان به عنوان استدراك بر مقدمه حاشية اُصول الكافي اجازه وى به شيخ احمد بن عبدالسلام بن ناصر بن حسن بحرانى را خدمت ارباب فضل و فضيلت تقديم مى داريم . ۱

صورة إجازة المولى العلاّمة مولانا محمّد أمين الإسترآبادي للشيخ أحمد بن عبدالسلام قدس اللّه روحهما الزكية :

بسم اللّه الرحمن الرحيم ، الحمد للّه باعث النبيين ، والسلام على سيّد المرسلين ، وعلى أصحاب سرّه وأبواب مدينة علمه الأئمّة المعصومين .
وبعد لمّا كانت السعادة الإنسانية منوطة بمعارف مخصوصة وأعمال معيّنة ، ولم يكن للعقل استقلال بهما ، احتجنا إلى حجة ثبت صدقه بمعجزة أو بنصّ ؛ ولمّا لم يتيسّر الأخذ عنه لكلّ أحد ، شُرِع الاعتماد

1.اين اجازه در كتاب خانه ملك تهران به شماره (۸/۱۱۱۸) موجود است وتصوير آن را برادر عزيزم جناب آقاى شيخ محمّد رضا فاضلى تهيه كردند ، فجزاه اللّه خيراً .