مناظره و گفتگو در اسلام صفحه 11

پيش گفتار

آزادى بحث و انتقاد در مسائل مذهبى ، يكى از ويژگى هاى فرهنگ اسلام است ۱ و هنگامى به اهميّت اين آزادى پى مى بريم كه مى بينيم پس از گذشت حدود ده قرن از تاريخ اسلام و رشد نسبى افكار،در كشورهايى مانند : فرانسه، ايتاليا و پرتغال ، هيچ كس حقّ كوچك ترين ايراد به فروع مذهب كاتوليكى را نداشت، تا چه رسد به اصول، و كمترين ايراد و اظهار نظر كافى بود كه ايراد كننده را محكوم به مرگ نمايد .
با جرأت مى توان گفت كه در هيچ آيينى به اندازه اسلام ، آزادى انديشه و ابراز عقيده وجود نداشته، تا در پرتو آن ، مخالفان بتوانند حتى پيش رهبران آن آيين ، اظهار عقيده كنند و به بحث و گفتگو بنشينند و در قبول يا رد آنچه مى شنوند ، آزاد باشند .
در تاريخ زندگى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و همچنين رهبران تشيّع ، موارد

1.مقصود ، فرهنگ اصيل اسلامى است، و گرنه در جامعه مسلمين هم كسانى (مانند اشاعره) بوده اند كه مى گفتند هر چه از ظاهر كلام شارع استفاده مى شود ، بايد تعبّداً قبول كرد ، هر چند خلاف حكم صريح عقل باشد؛ زيرا عقل ، قدرت تشخيص خوبى و بدى را ندارد ، كه با اين نظريّه ، راه هر گونه اظهار نظر و آزادى انديشه را از جامعه سلب مى نمودند .

مناظره و گفتگو در اسلام صفحه 12

فراوانى يافت مى شود كه مخالفان اسلام با آنها به مناظره و بحث و گفتگو نشسته اند و انتقادهايى را كه به اصول اسلام و يا فروع آن داشته اند ، با كمال آزادى و صراحت بيان كرده اند و بدون اين كه مورد كوچكترين اهانتْ واقع شوند ، ايرادهاى آنها مورد نقد و بررسى قرار گرفته است .
از باب نمونه ، ابن ابى العوجاء يكى از كسانى بوده كه با صراحت ، خدا را انكار مى نموده است. او بارها با امام صادق عليه السلام در مسئله «وجود خدا» و مسائل مذهبى ديگر ، به بحث و گفتگو نشسته بود و با اين كه لجاجت عجيبى به خرج مى داد و حتى پس از بارها محكوم شدن ، دست از عقيده خود بر نمى داشت ، آزادانه در جامعه اسلامى زندگى مى كرد و كسى مزاحم او نمى شد .
يك روز ، يكى از ياران امام صادق عليه السلام به نام «مفضّل» او را نزديك قبر پيامبر صلى الله عليه و آله ديد كه نشسته و براى يكى از ارادتمندانش كيفيت پيدايش موجودات را شرح مى دهد و مى گويد :
موجودات ، خود به خود و بدون آفريدگار و مدبّر ، پديد آمده اند و جهان هستى ، هميشه بوده و هميشه خواهد بود.
مفضّل ، از اين همه گستاخى به خشم آمد و با كمال تندى و عصبانيت به او گفت :
دشمن خدا! كافر شدى و آفريدگارى را كه تو را با بهترين استعدادها و كامل ترين شكل ها آفريد و از حالات مختلفى