چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر صفحه 5

پيش گفتار

سبك شناخت نگارش هاى حديثى شيعه نشان از آن دارد كه محدّثان شيعه، نگاشته هاى خود را بيشتر به شكل موضوعى تنظيم مى نموده و چينش احاديث را براساس محتوا و مضمون و نه گوينده و راوى حديث سامان مى داده اند. در اين ميان تنها چند مؤلّف انگشت شمار داريم كه نه از شيوه موضوعى بلكه از سبك مسندى پيروى كرده و احاديث هر معصوم را جداگانه و هر كدام را در يك فصل آورده و كتاب را به ترتيب معصومان عليهم السلام مرتب ساخته اند. كتاب مشهور «تحف العقول» از ابن شعبه حرّانى در قرن چهارم هجرى و «الدرّه الباهرة» منسوب به شهيد اول در قرن هشتم از اين زمره اند و كتاب حاضر حلقه ميانى اين دو كتاب است.
«نزهه الناظر و تنبيه الخاطر» به راستى بوستان و تفرّج گاه خستگان انديشه است. تلألؤ سخنان حكمت آموز هر معصوم و درخشش يكايك اين درّهاى سفته، خواننده را در فضايى تماشايى فرو مى برد و به امتداد خواندن، او را از دنيا و بندهاى شيطانى آن مى رهاند و با حقيقت نهفته در ژرفاى كلمات پيشوايان هدايت آشنا مى سازد.
اين كتاب افزون بر مفيد بودن براى عموم مردم، نياز پژوهشگران را به احاديث يك معصوم مشخص در زمينه مسائل اخلاقى و اجتماعى برطرف مى كند و مآخذ آورده شده در پانوشت كتاب، راه محققان را براى دسترسى به اسناد هر حديث و مضمون هاى مشابه آمده در احاديث ديگر هموار مى سازد.

نام مؤلّف

خوشبختانه كتاب نزهه الناظر وتنبيه الخاطر» افزون بر قوّت محتوايى و علوّ معانى،

چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر صفحه 6

داراى مؤلّفى شناخته شده و معلوم است. مؤلّف نام خود را در پايان كتاب آورده و بدينسان بر اعتبار نوشته خود افزوده است. او خود را حسين بن محمّد بن الحسن مى نامد و با مراجعه به اسامى واقع شده در اسناد احاديث مانند آنچه در «بشاره المصطفى» نوشته محمّد بن ابوالقاسم طبرى (قرن 6) ۱ و نيز «ذيل تاريخ بغداد» از ابن نجار بغدادى، (متوفى 643) ۲ آمده است، مى توانيم او را كامل تر و به اين گونه بشناسيم: ابوعبداللّه الحسين بن محمّد بن الحسن بن نصر الحلوانى.
اين نام، يعنى الحسين بن محمّد بن الحسن از سوى ابن شهر آشوب رجال شناس و كتاب شناس بزرگ شيعه در قرن ششم (م 588) در كتابش «معالم العلماء» كه به ذكر نويسندگان شيعه اختصاص دارد، نيز عنوان شده ۳ و ابن بطريق (533 ـ 600) هم در كتاب مشهورش، «العمدة»، به هنگام تبيين حديث تكريم عباس عموى پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله مى گويد:
«ويزيد ذلك بيانا وإيضاحا ما ذكره الحسين بن محمّدبن الحسين الحلواني في كتابه الّذى جمعه من لمع كلام النّبى صلى الله عليه و آله وكلام الائمّة عليهم السلام قال: في لمع كلام الإمام الزكّي أبيالحسن عليّ بن محمّد العسكري عليه السلام لمّاسئله المتوكّل فقال له: ماتقول بنو أبيك في العبّاس؟ قال: مايقولون في رجل فرض اللّه طاعته على الخلق وفرض طاعة العبّاس عليه». ۴
اين حديث با همين متن در «نزهه الناظر» موجود است ۵ و تعبير «لُمَع» كه همان تعبير مؤلّف در مقدّمه و نيز مؤخّره كتاب از احاديث گردآورده اش و عنوان ابواب

1.بشارة المصطفى : ص ۱۰۵.

2.ذيل تاريخ بغداد : ج ۴، ص ۱۰۸.

3.معالم العلماء، ص ۷۸، رقم ۲۷۳.

4.العمدة : ص ۸.

5.ر. ك ص ۲۱۲ ، ح ۵۰۴.