گزیده سخنان امام حسن عليه السلام صفحه 1

3 . سخنان امام حسن عليه السلام

۸۱.قيلَ : فَمَا الدَّنِيَّةُ؟ قالَ : النَّظَرُ فِي اليَسيرِ ومَنعُ الحَقيرِ؛

۰.پرسيدند : فرومايگى چيست؟ فرمود : «خُرده بينى و دريغ كردن اندك».

۸۲.قيلَ : فَمَا الشُّحُّ؟ قالَ : أن تَرى ما في يَدَيكَ شَرَفاً وما أنفَقتَهُ تَلَفاً؛

۰.پرسيدند : بخل چيست؟ فرمود : «آنچه را در دست خود ببينى [و نگهدارى] ، مايه شرف پندارى و آنچه را انفاق كنى ، از دست رفته بدانى.

۸۳.قيلَ فَمَا الفَقرُ؟ قالَ : شَرَهُ النَّفسِ إلى كُلِّ شَيءِ؛

۰.پرسيدند : نيازمندى چيست؟ فرمود : «آزمندى نفس به هر چيز».

۸۴.ما تَشَاوَرَ قَومٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشدِهِم؛

۰.هيچ مردمى با هم مشورت نمى كنند ، مگر آن كه به راه پيشرفتِ خويش رهنمون خواهند شد.

۸۵.اَللَّومُ أن لاتَشكُرَ النِّعمَةَ؛

۰.فرومايگى اين است كه سپاسِ نعمت نگزارى.

۸۶.اَلقَريبُ مَن قَرَّبَتهُ ، المَوَدَّةُ وإن بَعُدَ نَسَبُهُ ، والبَعيدُ مَن باعَدَتهُ المَوَدَّةُ وإن قَرُبَ نَسَبُهُ؛

۰.خويشاوند ، كسى است كه دوستى ، او را به آدمى نزديك ساخته ، گرچه نژاد (و تبار) او دور باشد ؛ و بيگانه كسى است كه از ديدگاه دوستى دور است ، هر چند تبار (و نژاد) او نزديك باشد.

۸۷.مَنِ اتَّكَلَ عَلى حُسنِ الاِختِيارِ مِنَ اللّهِ لَهُ لَم يَتَمَنَّ أنَّهُ في غَيرِ الحالِ الَّتِياختارَهَا اللّهُ لَهُ؛

۰.هر كه بر نيكْ گزينىِ خداوند پشتْ گرم باشد ، آرزو نمى كند در وضعى جز آن كه خدا برايش اختيار فرموده ، قرار گيرد.

۸۸.اَلخَيرُ الَّذي لاشَرَّ فيهِ : اَلشُّكرُ مَعَ النِّعمَةِ وَالصَّبرُ عَلَى النّازِلَةِ؛

۰.خيرى كه هرگز شرّى در آن نيست ، شكر بر نعمت و صبر بر ناگوارى هاست.

۸۹.اَلعارُ أهوَنُ مِنَ النّارِ؛

۰.ننگ ، آسان تر از دوزخ است. ۱

۹۰.سُئِلَ عَنِ المُرُوَّةِ؟ فقالَ : شُحُّ الرَّجُلِ عَلى دينِهِ وإصلاحُهُ مالَهُ وقيامُهُ بِالحُقوقِ؛

۰.او را از مردانگى پرسيدند [كه چيست] . فرمود : اين كه مرد دريغش آيد بر دين خود [كه چيزى از آن بكاهد] ، و اصلاح مال است [به نياميختن حرام و پرداختن زكات] و بر پا داشتن حقوق (و فرايض).

۹۱.اَلتَّقوى بابُ كُلِّ تَوبَةٍ ورَأسُ كُلِّ حِكمَةٍ وشَرَفُ كُلِّ عَمَلٍ؛

۰.تقوا ، باب هر توبه و سرآمد هر حكمت ، و [مايه] شرافت هر كارى است .

۹۲.إذا أضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَريضَةِ فَارفَضوها؛

۰. هرگاه مستحبّات به واجبات زيان رساند [و مانع انجام دادن فرايض شود] ، آنها را ترك كنيد.

۹۳.مَن تَذَكَّرَ بُعدَ السَّفَرِ اعتَدَّ؛

۰.هركه دورى راه سفر را به ياد آرد ، [با توشه گرفتن] آماده شود.

۹۴.لايَغُشُّ العاقِلُ مَنِ استَنصَحَهُ؛

۰.خردمند ، به كسى كه از او راهنمايى مشفقانه بخواهد ، خيانت نكند.

۹۵.إذا لَقِىَ أحَدُكُم أخاهُ فَليُقَبِّل مَوضِعَ النُّورِ مِن جَبهَتِهِ؛

۰.هرگاه يكى از شما با برادر خود ديدار كند ، بايد محلّ نورخيز پيشانى او را ببوسد.

1.ظاهرا مراد آن است كه تحمّل ننگ عذابِ گذراى اين جهانى آسان تر از تحمّل آتش پايدار دوزخ در آن جهان است .