روح و ريحان ج3 صفحه 5

عرض چهارم :در شرح فرائض است و احكام شرعيّه

عرض چهارم : از عرض دين حضرت عبدالعظيم در احكام شرعيّه و تكاليف مفروضه .
وأقول : ان الفرائض الواجبة بعد الولاية الصّلاة والزكاة والصّوم و الحج والجهاد و الامر بالمعروف والنهى عن المنكر .
فقال على بن محمد عليه السلام : « يا ابا القاسم ! هذا ـ واللّه ! ـ دين اللّه الذى ارتضاه لعباده فاثبت ثبّتك اللّه بالقول الثابت فى الحياة الدّنيا وفى الآخرة » .
بدان « فرائض » جمع « فريضه » است و آن به معنى مفعول است و فرض به معنى تقدير است ؛ از آنكه فرائض مقدّراتند .
و صاحب « مجمع البحرين » ۱ فرمود : فرق بين فريضه و واجب آن است كه فريضه اخصّ است و واجب اعمّ است شرعاً و عقلا ۲ .
و در حديث است « إنّ مراتب العلمِ الشرعىِّ ثلاثةٌ : فرضُ عَيْنٍ وفَرضُ كِفايةٍ وفرضُ سُنَّةٍ »۳ .
علم را سه مرتبه است :
اوّل : فرض عينى است و آن بر عموم مكلّفين با وجدان شرايط واجب است كه بايد اداء

1.مجمع البحرين ۳/۳۸۷ ماده ( فرض ) .

2.اين فرق در كتاب الفروق اللغوية ، ابو هلال عسكرى : ۴۰۲ شماره ۱۶۰۵ مذكور است .

3.مجمع البحرين ۳/۳۸۶ .

روح و ريحان ج3 صفحه 6

نمايند ، و حديث « طلبُ العلم فريضةٌ على كلِّ مسلم »۱ اشاره است به فرض عينى و اين قسم يا بر حسب اعتقاد واجب است يا بر حسب فعل .
اما بر حسب عقيده شهادتين را بايد معتقد شود با اذعان به امامت قلبى و تصديق بما جاء النبى صلى الله عليه و آله از دنيا و آخرت به نحوى كه متواتر است جزم و حتم به آنها و آنچه مازاد از آنهاست واجب و فرض كفائى است .
اما فعلاً تعليم و تعلّم صلاة و امثال آنهاست چنانكه در حديث است : « الصّلاةُ فريضة »۲ و « الزكاةُ فريضةٌ واجبة »۳ .
و شايد فرق بين فريضه و واجب آن باشد كه فرض از خداست ، و وجوب احكام از حضرت نبوى صلى الله عليه و آله ، و آنچه آن جناب و اجب فرمود همان فرض سنّتى است كه قسم سوّم از اقسام مذكوره است ، و در حديث است : « تعلَّموا الفرائضَ وعَلِّمُوها النّاس فانّها نصفُ العلم »۴ .
ظاهراً مراد همين احكام تكليفيّه تشريعيّه است ، پس بنا بر همين بيان مختصرى كه تحديد شد حضرت عبدالعظيم خدمت امام عليه السلام عرض مى كند : بعد از فريضه عينيّه واجبه كه اذعان و اعتقاد به ولايت و امامت اولياء اللّه است فرائض فعليّه را بايد اتيان و اقدام نمود از قبيل صلاة وزكوة.. الى آخرها .
و از آنكه افعال و اعمال قلبيه مقدّم است بر افعال بدنيّه و آن به منزله روح است براى جسد يعنى : بدون ولايت ائمّه طاهرين عليهم السلام اين اعمال تكليفيّه ثمرى و اثرى در نشأت اخرويّه ندارد و عبادات بدون آنها تكميل نمى شود .

1.مجمع البحرين ۳/۳۸۶ ، المحاسن ، برقى ۱/۲۲۵ ح ۱۴۶ ، بصائر الدرجات : ۲۲ ـ ۲۳ ، كافى ۱/۳۰ ح ۱ .

2.وسائل الشيعه ۸/۲۸۵ ح ۱۰۶۷۶ به نقل از تهذيب الاحكام ۳/۲۴ ح ۸۳ .

3.مجمع البحرين ۳/۳۸۷، وسائل الشيعه ۹/۶۳ ـ ۶۴ ح ۱۱۵۳۵ به نقل از خصال: ۶۰۴ ح ۹.

4.مجمع البحرين ۳/۳۸۸ ، قريب به آن در مهذب ابن براج ۲/۱۲۲ نقل شده . البته اصل روايت از طريق اهل سنت است ، رجوع كنيد به : سنن ابن ماجه ۲/۹۰۸ ح ۲۷۱۹ ، مستدرك حاكم ۴/۳۳۲ .