التعقيبات و الدعوات - الصفحه 84

آسيب خونخواران مغول در امان ماند و حلّه از جمله آن شهرها بود. آرامش نسبى حلّه به خصوص پس از فروپاشى مركز علمى بغداد، موجب انتقال ساير حوزه هاى علميه به اين شهر و رونق و بالندگى آن شد. آنگاه كه ابن فهد مشغول تحصيل شد، حوزه علميّه حلّه يكى از حوزه هاى قدرتمند شيعه به حساب مى آمد و از كتب تراجم چنين به دست مى آيد كه او همه تحصيلات خويش را در آن ديار گذرانده است.

استادان

رشد علمى و اخلاقى و فقهى شيخ عارف حلّه بى زحمت به دست نيامد. او ساليان دراز در محضر استادان دانا به شاگردى نشست و خوشه چين فضل و دانش و تقواى آنان شد.در اينجا به پاس مقام شامخ استادان ابن فهد حلّى به ياد كردى از ايشان مى پردازيم.
1ـ بهاءالدين على بن عبد الكريم بن عبدالحميد حسينى نسّابه
شايد بتوان او را بزرگ ترين استاد ابن فهد دانست و با حالات و كمالاتى كه در ابن فهد سراغ داريم، نقش اين فرزانه بزرگ در شخصيت او كم تأثير نيست. وى انسانى الهى و پاك باخته و وارسته بوده است. صاحب رياض درباره اين استاد مى گويد: فقيه و شاعر توانا، عالم فاضل كامل، صاحب مقامات و كرامات بزرگ. او استاد ابن فهد حلّى و شاگرد فخر المحققين و معاصر با شهيد اوّل بوده است. ۱ 2ـ ضياء الدين ابوالحسن على بن محمّد بن مكى(شهيد اوّل)
آقا سيد على طباطبايى از فقهاى بزرگ شيعه و صاحب كتاب رياض المسائل گويد: در پايان نسخه اى از «اربعين حديث» شهيد اوّل به خط

1.ابن فهد حلّى، مهذّب البارع، تصحيح شيخ مجتبى عراقى، ج۱، ص۱۸ـ ۱۹؛ ميرزا عبداللّه افندى اصفهانى، مقدمه رياض العلماء،تصحيح سيد احمد حسينى، ج۴، ص۱۲۴

الصفحه من 102