63
سياست نامه امام علي (ع)

روزگاران اتّفاق افتاد، زمينه را براى استقرار عدالت اجتماعى آماده سازيم.

3 . توسعه آزادى هاى مشروع و سازنده

آزادى، نخستين گام در راه تحقّق عدالت و گسترش احترام به حقوق مردم است؛ امّا آزادى سازنده، نه ويرانگر؛ آزادى از بندهاى درونى و برونى و به تعبير قرآن كريم، رهايى از «إصْر»:
وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَْغْلَـلَ الَّتِى كَانَتْ عَلَيْهِمْ .۱و از [ دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است، بر مى دارد .
رسولان الهى، مبشّران آزادى بودند و داعيه داران آزادگى . على عليه السلام ، فلسفه بعثت را رهاسازى انسان از كمند بندگان و رساندن آنان به اوج عزّت، و عبادت الهى دانسته است:
إنَّ اللّهَ ـ تَبارَكَ و تعالى ـ بَعَثَ مُحَمّداً صلى الله عليه و آله لِيُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَةِ عِبادِهِ إلى عِبادَتِهِ . . . و مِن وِلايَةِ عِبادِهِ إلى وِلايَتِهِ .۲خداوند ـ تبارك و تعالى ـ محمد صلى الله عليه و آله را بر انگيخت تا بندگانش را از بندگى بندگان ، به سوى بندگى خود ، بيرون بَرَد... و آنان را از ولايت بندگان ، به سوى بندگى خود بكشاند .
براساس آموزه هاى مكتب علوى، همه انسان ها آزادند و هرگز نبايد در كمند برده دارى و برده آفرينى ديگران، قرار گيرند. روشن است كه آنچه انسان را به بردگى ابرقدرت ها مى افكند و او را در كمند بندگى ديگران وا مى نهد، اسارت درونى او در كمند هواها و هوس هاست. آن كه از درون آزاد شده و كمند هوس را بريده و بندگى خداوند را پذيرفته است و شأن خود را فراتر از آن يافته كه در چنبر اطاعت كسى

1.اعراف ، آيه ۱۵۷ .

2.بنگريد به : ص ۳۱۴ (ح ۳۰۸) .


سياست نامه امام علي (ع)
62

الناسِ أن يَسمَعوا لَهُ وأن يُطيعوا ، وأن يُجيبوا إذا دُعوا . 1 بر امام لازم است كه طبق آنچه خداوند مقرّر كرده است ، حكومت كند و امانتى را كه خداوند به او سپرده ، ادا نمايد . هرگاه چنين كرد ، بر مردم واجب است كه سخنش را بپذيرند و فرمانش را اطاعت كنند و هنگامى كه فراخوانده مى شوند ، اجابت نمايند .
در اين سخن، نه تنها حقّ رهبر در گرو اداى حقوق مردم گذاشته شده است؛ بلكه حقّ امامت و ولايت و رهبرى نيز به عنوان حقّ امانتدارى، مطرح گرديده است.
در گذرگاه تاريخ، پاسدارى از حقوق مردم، غالباً از مرز شعار فراتر نرفته؛ بلكه در طول تاريخ، اين شعار، هماره ابزارى شده است براى تجاوز به حقوق انسان ها و زدودن حق مدارى ها.
در درازناى تاريخ اسلام، پس از دوران پيامبر خدا ، روزگار على عليه السلام ، استثنايى بود براى استقرار عدالت اجتماعى و بسط قسط و احقاق حقوق مردم كه متأسفانه، مردم در كشاكش غوغاسالارى هاى فتنه جويان، فرصت بهره ورى از اين موقعيت را از دست دادند و به واقع، بر حكومت او ستم روا داشتند. به فرموده على عليه السلام :
إن كانَتِ الرَّعايا قَبلي لَتَشكو حَيفَ رُعاتِها وإنَّني اليَومَ لَأَشكو حَيفَ رَعِيَّتي . 2 اگر در گذشته ، مردم از ستم واليان شكوه مى كردند ، من امروز از ستم مردمان خود ، شكوه دارم .
چنين شد كه على عليه السلام ، با دلى آكنده از غم، به ديدار معبود شتافت. عدالت نيز با رفتن او دامن برچيد و بار ديگر، حكومت ها بودند و مظلوميت فرودستان و تجاوز به حقوق انسان ها!
و اينك بر ماست كه از آنچه گذشته، پند بگيريم و با عبرت آموزى از آنچه در آن

1.كنزالعمّال : ۵ / ۷۶۴ / ۱۴۳۱۳ .

2.بنگريد به : دانش نامه امير المؤمنين : ج ۹ ، ص ۴۷۴ و ۴۷۵ (ح ۴۷۴۸ و ۴۷۴۹) .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي (ع)
    المساعدون :
    مهريزي، مهدي
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دار الحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1381 ش
    الطبعة :
    الثالثة
عدد المشاهدين : 79289
الصفحه من 435
طباعه  ارسل الي