تبليغ - صفحه 143

د ـ شناخت مردم

قرآن

«اين است كتابى كه در [حقّانيت] آن ، هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت پرواپيشگان است» .

«به راستى ، خداوند ، مردم ستمكار را هدايت نمى كند» .

«به راستى خداوند ، مردم تباهكار را هدايت نمى كند» .

«به راستى ، خداوند ، كسى را كه دروغپردازِ ناسپاس است ، هدايت نمى كند» .

ر . ك : انعام : آيه 36 و 51 ، رعد : آيه 21 ، احقاف : آيه 12 ، مريم : آيه 97 ، روم : آيه 52 ـ 53 ، انبيا : آيه 45 ـ 49 ، نور : آيه 51 ، فاطر : آيه 18 ، يس : آيه 6 ـ 11 ، يونس : آيه 101 ، زمر : آيه 23 ، نازعات : آيه 45 ، اعلى : آيه 10 .

حديث

۱۷۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مردم را معدن هايى مى يابيد . پس نيكان آنان در دوران جاهليت ، در صورت دين شناس شدن ، نيكان در دوران اسلام هستند ، و در ميان بهترينْ مردم در اسلام ، كسانى را مى يابيد كه پيش از پذيرش اسلام ، ناخشنودترينِ مردم نسبت به اسلام بودند ، و در ميان بدنهادان ، دوچهره ها را مى بينيد .

۱۷۹.الأمالى، مفيدـ به نقل از كميل بن زياد نخعى ـ :همراه امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام در مسجد كوفه بودم . نماز عشا را كه به جاى آورديم ، ايشان دست مرا گرفت و از مسجد خارج شديم و آن قدر پيش رفت تا به پشت كوفه رسيد . تا اين هنگام ، حتّى يك كلمه با من صحبت نكرد .
هنگامى كه وارد بيابان شد ، آه كشيد و آن گاه فرمود : «اى كميل ! اين دل ها ظرف هايند و بهترين آنها ، گُنجاترينِ آنهاست . آنچه مى گويم ، از من به ياد بسپار . مردم ، سه دسته اند : عالم ربّانى ، آموزنده در مسير رستگارى ، و مگسان فرومايه كه در پىِ هر بانگ ، روان اند و با هر بادى ، به سويى مى گرايند ؛ به نور دانش ، روشنى نمى گيرند ، و به بنيادى استوار ، پناه نمى جويند... . آه ! آه !»
در اين جا امام عليه السلام با دستش به سينه خود اشاره كرد و افزود : «دانشى است انباشته ، اگر براى آن ، فراگيرانى مى يافتم ! بارى ، گاه كسى را يافتم كه متينْ دريافت بود ؛ امّا امين نبود ، دين را دست افزار كسب دنيا مى ساخت و با حجّت هاى خداوند ، بر خلق، و با نعمت هاى او بر بندگان ، برترى مى جست ، تا ضعيفان به جاى ولىّ حق ، او را دستاويز خود گيرند . گروهى ديگر نيز كه به حكمت ، سرِ تسليم فرود مى آورند ، بى آن كه نكته هاى آن را در يابند ، با رهيافت نخستين ، شبهه شك و ترديد در دلشان رخنه مى كرد .
بدانيد كه نه اين گروه و نه آن گروه ، مطلوب نيستند و نه كسى كه سخت در پى لذّات است و براى شهوت ها بندها را رها كرده و شيفته جمع كردن و انباشتن مال است ! او پاسدار دين نيست و بيشتر به چارپايان چرنده ، همانند است . چنين است كه علم با مرگ فراگيران آن مى ميرد .
خدايا ! بارى ، زمين از كسانى كه دين خدا را به حجّت [و برهان] بر پاى مى دارند ، تهى نمى ماند ، خواه آشكار و شُهره باشند يا پنهان و ترسان ، تا حجّت ها و نشانه هاى خداوند از ميان نرود . به راستى ، آنان به شمار ، اندك اند ؛ ولى به منزلت ، بلندمرتبه» .

صفحه از 424