تبليغ - صفحه 239

۳۲۰.امام صادق عليه السلام :«بسم اللّه الرحمن الرحيم» را رها نكن ، حتّى اگر پس از آن ، شعر باشد .

6 / 2

حمد خدا گفتن و درود فرستادن بر پيامبر خدا

۳۲۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر گفتارى كه با سپاس خدا شروع نشود ، چون دستِ بريده ، گفتارى ناقص است . ۱

۳۲۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كار ارزشمندى كه با ستايش الهى و درود بر من آغاز نشود ، گفتارى بى فرجام و ناقص است و از هر بركتى محروم است .

نكته:

ابن قتيبه مى گويد : خطبه هاى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را دنبال كردم و دريافتم كه در آغاز اكثر آنها چنين است : «ستايش ، خداى راست . او را ستايش مى كنيم و از او يارى مى جوييم ، و به او ايمان مى آوريم ، و بر او توكّل مى كنيم ، و از او طلب بخشايش مى كنيم ، و به سوى او توبه مى كنيم ، و از شرّ نفس خود و بدى اعمالمان به خدا پناه مى بريم . هر كس خدا او را هدايت كند ، هيچ گم راه كننده اى نخواهد داشت ، و هر كس خدا گم راهش كند ، هدايت كننده اى نخواهد داشت ؛ و شهادت مى دهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست . او يكتاست و انبازى ندارد» .
و در برخى از خطبه ها چنين ديدم : «اى بندگان خدا ! شما را به پروا كردن از خداوند ، سفارش مى كنم و شما را به طاعت او فرا مى خوانم».
و در خطبه اى از ايشان ديدم كه پس از حمد و ثناى خداوند ، چنين آمده بود : «اى مردم ! براى شما نشانه هايى است . پس به سوى نشانه هاى خود ، راه پوييد و براى شما پايانه اى است . پس به آن پايانه ملحق شويد . همانا مؤمن بين دو بيم است : بين زمانى كه بر او گذشته و نمى داند كه خداوند با او چه خواهد كرد ، و زمانى كه باقى مانده و نمى داند كه خداوند در آن ، چه قضايى دارد . پس بنده بايد از جان خود براى خود ، و از دنيايش براى آخرتش ، و از جوانى پيش از پيرى ، و از زندگانى پيش از مرگ ، توشه بر گيرد . سوگند به آن كه جان محمّد به دست اوست ، پس از مرگ ، عذرى پذيرفته نيست و پس از دنيا ، خانه اى جز بهشت يا دوزخ نيست».
و دريافتم كه در آغاز هر خطبه ، ستايش خداست ، به استثناى خطبه عيد كه آغاز آن ، تكبير است .

1.سيّد رضى مى گويد : در اين گفتار ، مَجاز به كار رفته است و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، كارى را كه سخن گفتن در آن اهمّيت داشته و به آغازگرى سخن در آن نياز افتاده است ، در صورتى كه حمد و سپاس الهى در آن به چشم نخورد ، به دستِ بُريده تشبيه نموده است ؛ زيرا چنين دستى از انجام دادن مطلوب كار و به فرجام رساندن آن ، ناتوان است . روايتى ديگر از پيامبر صلى الله عليه و آله به نقل از ابو هريره اين مدّعا را تقويت مى كند . در اين روايت ، پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است : «خطابه اى كه در آن ، شهادت [به وحدانيت خداوند و رسالت من ]نباشد ، به سان دستِ بُريده است» . پيامبر صلى الله عليه و آله در اين روايت ، كاستى خطابه را به جاى نقص خلقت آدمى نشانده است . شبيه اين حديث ، روايت ديگرى است كه ابو عبيد قاسم بن سلّام در كتابش غريب الحديث ، از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده است : «هر كس قرآن را فرا گيرد و آن گاه آن را فراموش كند ، خداوند سبحان را در حالى كه بُريده دست است ، ملاقات خواهد كرد» . ابن سلّام افزوده است : «اجذم» ـ كه در متن عربى حديث آمده ـ ، به معناى «دستْ بُريده» است (المجازات النبويّة : ص ۲۴۴ ح ۱۹۷) .

صفحه از 424