تبليغ - صفحه 269

6 / 10

مراعات ترتيب اهمّيت

۳۷۴.صحيح البخارىـ به نقل از ابن عبّاس ـ :هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله ، معاذ بن جبل را به سوى مردم يمن فرستاد ، به او فرمود : «تو نزد گروهى از اهل كتاب مى روى . از اين رو ، بايد نخستين دعوت تو از آنان ، يكتاپرستى خداوند متعال باشد . اگر توحيد را شناختند ، به آنان باز گو كه خداوند در شبانه روزشان پنج نماز بر آنان واجب كرده است و هر گاه نماز را به پاى داشتند ، به آنان بگو كه خداوند ، در اموالشان زكات قرار داده تا از بى نيازشان ستانده شود و به تهى دستشان داده شود . پس هر گاه بِدان اذعان كردند ، از آنان زكات بگير و از گزيده اموال مردم ، اجتناب كن .

۳۷۵.التوحيدـ به نقل از ابن عبّاس ـ :مردى باديه نشين نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! از شگفتى هاى دانش به من بياموز .
فرمود : «تو با اساس علم ، چه كرده اى كه حال ، خواهان شگفتى هاى آن هستى ؟ !» .
آن مرد گفت : اساس علم چيست ، اى پيامبر خدا ؟
فرمود : «شناخت خداوند ، چنان كه بايسته اوست» .
اعرابى گفت : شناخت بايسته خداوند چيست ؟
فرمود : «او را بشناسى كه نظير و شبيه و شريك ندارد و او يگانه و يكتا و ظاهر و باطن و اوّل و آخر است و همسنگ و همسان ندارد . اين است حقّ شناخت خداوند» .

۳۷۶.تنبيه الغافلينـ به نقل از عبد اللّه بن مُسوَّر هاشمى ـ :مردى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : نزد شما آمدم تا از شگفتى هاى دانش به من بياموزى .
فرمود : «تو با اساس علم ، چه كرده اى ؟» .
مرد گفت : اساس علم چيست ؟
فرمود : «آيا پروردگار عز و جل را شناخته اى ؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «در اداى حقّش چه كرده اى ؟» .
گفت : آنچه خدا خواسته است .
فرمود : «آيا مرگ را شناخته اى ؟» .
گفت : آرى .
فرمود : «براى مرگ ، چه فراهم كرده اى ؟» .
گفت : آنچه خدا خواسته است .
فرمود : «برو و بر اين كار ، استوار باش . آن گاه بيا تا از شگفتى هاى علم به تو بياموزم» .
پس از آن كه آن مرد ، پس از گذشت ساليانى باز گشت ، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «دستت را بر دلت بگذار و هر آنچه را براى خود نمى پسندى ، براى برادر مسلمانت نپسند ، و هر آنچه را براى خود مى پسندى ، براى برادر مسلمانت بپسند . اين ، از شگفتى هاى دانش است» .

صفحه از 424