تبليغ - صفحه 409

ك ـ مَثَل زندگى دنيا

«در حقيقت ، مَثَلِ زندگى دنيا ، به سان آبى است كه آن را از آسمان ، فرو ريختيم . پس گياه زمين ـ از آنچه مردم و دام ها مى خورند ـ با آن در آميخت ، تا آن گاه كه زمين ، پيرايه خود را بر گرفت و آراسته گرديد و اهل آن پنداشتند كه آنان بر آن قدرت دارند . شبى يا روزى ، فرمان [ ويرانىِ ] ما آمد و آن را چنان درويده كرديم كه گويى ديروز وجود نداشته است . اين گونه ، نشانه ها[ ى خود ] را براى مردمى كه انديشه مى كنند ، به روشنى بيان مى كنيم» .

«و براى آنان ، زندگى دنيا را مَثَل بزن كه مانند آبى است كه آن را از آسمان ، فرو فرستاديم . سپس گياه زمين با آن در آميخت و [ چنان ] خشك گرديد كه بادها پراكنده اش كردند ، و خداست كه همواره بر هر چيزى تواناست» .

«بدانيد كه زندگى دنيا ، در حقيقت ، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشىِ شما به يكديگر و فزون جويى در اموال و فرزندان است . [ مَثَل آنها ] چون مَثَل بارانى است كه كشاورزان را رُستنىِ آن [ باران ] ، به شگفتى مى اندازد ، سپس [ آن كشت ]خشك شود و آن را زرد ببينى ، آن گاه خاشاك شود . و در آخرت ، [ دنياپرستان را ]عذابى سخت است و [ مؤمنان را ] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است ، و زندگانى دنيا ، جز كالاى فريبنده نيست» .

ل ـ مَثَل كردارهاى كافران

«مَثَل كسانى كه به پروردگار خود كافر شدند ، كردارهايشان به خاكسترى مى ماند كه بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد . از آنچه به دست آورده اند ، هيچ [ بهره اى ] نمى توانند بُرد . اين است همان گم راهىِ دور و دراز» .

«و كسانى كه كفر ورزيدند ، كارهايشان چون سرابى در زمينى هموار است كه تشنه ، آن را آبى مى پندارد ، تا چون بِدان رسد ، آن را چيزى نيابد و خدا را نزد خويش يابد و حسابش را تمام به او بدهد و خدا زودشمار است» .

صفحه از 424