پژوهشى در باره امكان يا عدم امكان زوال ايمان - صفحه 2

ممكن است ؛ براى اين كه از فرض وقوع چنين چيزى ، محال پيش نمى آيد و ظاهر آيات بسيارى ، بر آن دلالت مى كنند ، مثل اين سخن خداوند متعال : «إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا ؛۱كسانى كه ايمان آوردند ، سپس كافر شدند و باز ، ايمان آوردند ، سپس كافر شدند و آن گاه به كفر خود افزودند» و اين سخن خداوند متعال : «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر از فرقه اى از اهل كتاب ، فرمان بريد، شما را پس از ايمانتان، به حال كفر بر مى گردانند»۲ . ۳
افزون بر اين ، اگر ايمان حقيقى قابل زوال نباشد ، اصولاً توصيه به عوامل پايدارى ايمان و هشدار نسبت به آفات آن ، بى معناست ؛ زيرا ايمانِ حقيقى بر مبناى ياد شده ، حتما همراه با عوامل پايدارى آن است . از اين رو ، توصيه به آن ، تأكيد بر تحصيلِ حاصل است .
بنا بر اين ، همه متونى كه بر ملازمت عوامل پايدارى ايمان و مفارقت اسباب ناپايدارى آن تأكيد دارند ، دليل قابل زوال بودن ايمان حقيقى نيز هستند.

نظريه دوم . ايمان حقيقى ، قابل زوال نيست

شيخ مفيد ، اين نظريه را به بسيارى از فقهاى اماميّه ، محدّثان و متكلّمان نسبت مى دهد و نوبختيان و معتزله را مخالف اين نظريه معرّفى مى كند و مى گويد :
مى گويم : هر كس در روزى از روزگاران ، خداوند را بشناسد و در زمانى به او ايمان بياورد ، جز بر ايمان نخواهد مُرد و هر كس بر كفر به خداوند متعال از دنيا

1.نساء : آيه ۱۳۷ .

2.آل عمران : آيه ۱۰۰ .

3.بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۲۱۴ .

صفحه از 8