سخنى درباره قضا و قدر و رابطه آن با عدل خداوند - صفحه 3

مى خواهى ، بكن» يعنى بساز و حكم كن و از همين رو ، قاضى را «قاضى» ناميده اند ؛ چرا كه حكم مى دهد و آن را اجرا مى كند .
قَدَر ، از ريشه «قدر» به معناى حد و اندازه چيزى و گوهر و پايان آن است، و تقدير ، به معناى مشخّص كردن اندازه چيزى . ابن فارس در تبيين اين واژه مى گويد :
القاف والدّال والراء ، اصل صحيح يدلّ على مبلغ الشيء وكنهه ونهايته ، فالقَدْر : مبلغ كلّ شيء ، يقال : قدره كذا، أي مبلغه ، وكذلك القَدَر ... والقَدْر : قضاء اللّه تعالى الأشياء على مبالغها ونهاياتها الّتي أرادها لها ، وهو القَدَر أيضا . 1
قاف و دال و راء ، ريشه صحيح است كه بر مقدار و كنه و پايان چيز دلالت دارد . پس «قدْر» ، يعنى مقدار هر چيز . گفته مى شود : مقدارش چنين است ، يعنى اندازه اش . و همين طور است قَدَر... . قَدْر ، قضاى خداوند درباره مقدار و انتهاى اشياست كه خواسته چنان شوند . قَدَر هم همين طور است .

دو . قضا و قدر ، در قرآن و حديث

قضا و قدر ، در قرآن و حديث ، كاربردهاى متعدّدى دارند . طبق حديثى از امام على عليه السلام ، كلمه «قضاء» در قرآن ، در ده معنا به كار رفته است ؛ ۲ امّا در اين مبحث ، مقصود از «قَدَر» ، هندسه اشيا و اندازه آنها ، و مقصود از «قضا» ، حكم به تحقّق آنهاست .
به سخن ديگر، هر پديده براى تحقّق ، مقدّماتى دارد كه «قَدَر» و «قضا» ، دو مقدّمه مهم و اساسىِ آنها هستند ؛ يكى اندازه گيرى و ديگرى فرمان تحقّق . امام كاظم عليه السلام در تبيين مقدّمه نخست مى فرمايد :

1.معجم مقاييس اللغة : مادّه «قدر» .

2.ر . ك : ص ۱۴۵ ح ۵۷۶۳ .

صفحه از 11