دلايل تنهايى امام على(ع) - صفحه 15

فروتنى بر سرهاى خويش و دور افكندن گردنفرازى به زير پاها ، و فرود آوردن تكبّر از گردن هاتان .

هشدار به عوام

چهره هاى برجسته جامعه، جريان آفرين هاى سياسى و فرهنگى، و دارندگان وجاهت قومى، مكتبى و مَسلكى، چون به درگيرى هاى متعصّبانه روى آورند، از ابزار شعله ورسازى فتنه ها، يعنى مردم و جامعه، بهره گيرى ابزارى كرده، جامعه را به كام آتش اختلاف، فرو مى برند.
امام على عليه السلام در ادامه خطبه خويش، با تأكيد فراوان، به مردم سفارش مى كند كه اگر بزرگان و نخبگان آنان از برترى جويى دست نكشيدند و همچنان بر نخوت و كبر و آتش افروزى پاى فشردند، از پيروى آنان، تن زنند و در جهت اهداف نامشروع آنان، قرار نگيرند و به دقّت بنگرند كه همه فتنه ها، فسادها و ناهنجارى ها، ريشه در مواضع آنان دارد:
ألا فَالحَذَرَ الحَذَرَ مِن طاعَةِ ساداتِكُم وكُبَرائِكُم الَّذينَ تَكَبَّروا عَن حَسَبِهِم وتَرَفَّعوا فَوقَ نَسَبِهِم ... فَإِنَّهُم قَواعِدُ أساسِ العَصبِيَّةِ ودَعائِمُ أركانِ الفِتنَةِ ... وهُم أساسُ الفُسوقِ وأحلاسُ العُقوقِ اتَّخَذَهُم إبليسُ مَطايا ضَلالٍ وجُندا بِهِم يَصولُ عَلَى النّاسِ .۱هان ، بترسيد! بترسيد از پيروى مهتران و بزرگانتان كه به گوهر خود نازيدند و نژادِ خويش ، برتر ديدند . پس آنان ، پايه هاى عصبيت اند و ستون هاى فتنه ... آنان ، پايه هاى فسق اند و ملازم بريدن از پدر و مادر؛ و شيطان ، آنان را مركب گم راهى و سپاهى كه بديشان بر مردمان صولت يابد ، برگزيد .
آن گاه امام عليه السلام درباره آنچه ياد شد، توضيحات بيدارگرى ارائه مى كند. سپس به

1.نهج البلاغة : خطبه ۱۹۲ .

صفحه از 44