خاتمیت حضرت محمد(ص)

یک آیه و چند روایت را تقدیم می کنیم:
قرآن کریم:
مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَ لَكِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كَانَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عَلِيما». (أحزاب: ۴۰)
«محمّد، پدر هيچ يك از مردان شما نيست، بلكه فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر همه چيز داناست».

سخنان پیامبر اکرم(ص):
ـ أيُّها النّاسُ، (إنّهُ) لا نَبيَّ بَعدي، و لا سُنّةَ بَعدَ سُنَّتي، فمَنِ ادَّعى ذلكَ فدَعواهُ و بِدعَتُهُ في النّارِ، و مَنِ ادَّعى ذلكَ فاقتُلوهُ. (الأمالي للمفيد: ۵۳/ ۱۵)
اى مردم! بعد از من پيامبرى نيست و پس از سنّت (قانونِ) من سنّتى وجود ندارد. پس هركه ادّعاى نبوّت كند، ادّعا و بدعت او در آتش خواهد بود. هركه چنين ادعايى كرد، بكشيدش.

ـ مَثَلي في النَّبيِّينَ كمَثَلِ رجُلٍ بَنى دارا فأحسَنَها و أكمَلَها و أجمَلَها و تَرَكَ فيها مَوضِعَ لَبِنَةٍ لَم يَضَعْها، فجَعَلَ النّاسُ يَطوفونَ بالبُنيانِ و يَعجَبونَ مِنهُ و يَقولونَ: لَو تَمَّ مَوضِعُ هذهِ اللَّبِنَةِ! فأنا في النَّبيِّينَ مَوضِعُ تلكَ اللَّبِنَةِ. (كنز العمّال: ۳۱۹۸۱)
حكايت من در ميان پيامبران، حكايت مردى است كه خانه اى ساخته و آن را خوب و كامل و زيبا درست كرده باشد و فقط جاى يك خشت در آن باقى گذاشته باشد. مردم دور آن خانه مى چرخند و از آن خوششان مى آيد و مى گويند: كاش جاى همين يك خشت هم تكميل مى شد. آرى من در ميان پيامبران جاى آن خشت هستم.

ـ إنّما بُعِثتُ فاتِحا و خاتِما. (كنز العمّال: ۳۱۹۹۴)
من فاتح (از نام های پیامبر) و خاتم مبعوث شدم.

ـ أوّلُ الرُّسُلِ آدَمُ، و آخِرُهُم مُحمّدٌ. (كنز العمّال: ۳۲۲۶۹)
نخستينِ فرستادگان [الهى ] آدم است و آخرينشان محمّد.

ـ إنّهُ سيَكونُ في امَّتي كَذّابونَ ثَلاثونَ كُلُّهُم يَزعُمُ أنّهُ نَبيٌّ، و أنا خاتَمُ النَّبيِّينَ لا نَبيَّ بَعدي. (كنز العمّال: ۳۱۷۶۱)
به زودى در ميان امّت من سى دروغگو پيدا خواهند شد كه همگى ادّعاى پيامبرى مى كنند، در حالى كه من خاتم پيامبران هستم و بعد از من هيچ پيامبرى نيست.

ـ أنا العاقِبُ الّذي لَيسَ بَعدَهُ نَبيٌّ. (الطبقات الكبرى: ۱/ ۱۰۵)
من عاقِب هستم، يعنى كسى كه پس از او پيامبرى نيست.

ـ أنا خاتَمُ النَّبيِّينَ، و علِيٌّ خاتَم  الوَصيِّينَ. (عيون أخبار الرِّضا: ۲/ ۷۴/ ۳۴۵)
من خاتم انبيا هستم و على خاتم اوصيا.