ترجمه و شرح قصيده غديريّه مولى مسيحا فسوى - صفحه 73

جهان گشود. خاندان ثروتمند خود را به شوق طلب علم رها كرد. ابتدا به شيراز و سپس به اصفهان رفت و نزد استاد بزرگ روزگار خود آقا حسين خوانسارى، علوم رايج زمان را فرا گرفت. وى علاوه بر تمام علوم، در ادبيات، يد طولى داشت. او صاحب خطبه‏هاى غرّا و مراسلات شيوايى است. علّامه مجلسى به او اجازه روايت حديث داد و در آن اجازه، او را در نهايت تجليل و تبجيل ستود. دانشمندانى همچون كمال‏الدين حسين فسايى صاحب كتاب «حلّ شبهات الكاتبيّ القزوينيّ» و «شرح شواهد المطوّل»؛ محمّد مؤمن جزائرى شيرازى صاحب «زينة المجالس»، «زهرة الحياة الدنيا»، «مجالس الأخبار و محالس الاخيار» و «اللّطائف و الظرائف» و محمّد على حزين لاهيجى، در زمره شاگردان اويند. حزين لاهيجى در «تذكرة المعاصرين»، شرح حال او را همراه با نمونه اشعار فارسى و عربى، با عبارات مسجّع آورده است كه نكات زير از آن بر مى‏آيد:
وى از شهر فساى شيراز، برآمد و با هجرت به اصفهان، در زمره بزرگ‏ترين شاگردان آقا حسين خوانسارى در اصفهان، درآمد و براى تصدّى منصب شيخ الاسلامى به شيراز بازگشت. حزين لاهيجى براى درك محضر او، از اصفهان به شيراز رفت و قريب چهارسال، در رشته‏هايى مانند منطق، هيئت، حساب، طبيعيّات و الهيّات در خدمت او درس آموخت. تخلّص او در اشعار عربى «مسيح» و در اشعار فارسى «معنى» است. حزين لاهيجى نمونه‏اى از اشعار عربى و فارسى او را آورده و خاطرنشان كرده است كه وى در حدود 90 سالگى ديده از جهان بست. حزين لاهيجى در رثاى او دو قصيده سرود يكى با مطلع:

از ديده به دامن ره خون جگر افتادتاج شرف از تارك فضل و هنر افتاد
و ديگرى با مطلع:

افسوس كه شاهنشه ايوان سخن رفتويرانى نظم است كه سلطان سخن رفت
(تذكرة المعاصرين: ص 101 ـ 111)
شيخ آقا بزرگ تهرانى در طبقات اعلام الشيعة (قرن 12، ص 723 ـ 725) ملخّص مطالب حزين لاهيجى را همراه با نام آثار ملّامسيحا فسوى آورده است.

صفحه از 78