بررسى تحريف ‏ناپذيرى قرآن در آثار شيخ بهاءالدين عاملى‏ - صفحه 83

واژه تحريف در لغت و اصطلاح‏

تحريف از ريشه «حرف» (به معناى لبه و كناره) ۱ به معناى مايل كردن، به كنار بردن و دگرگون ساختن آمده ۲ و تحريف سخن به معناى متمايل ساختن معناى كلام از مقصود گوينده به سمت احتمالى است كه امكان دارد سخن گوينده را بر آن حمل كرد ۳ كه نتيجه آن ايجاد نوعى دگرگونى در مقصود گوينده خواهد بود. نخستين بار اين واژه در قرآن و سپس در احاديث به كار رفته است. تحريف قرآن را مى‏توان به دو نوع معنوى و لفظى تقسيم كرد. مقصود از تحريف معنوى تفسير و توجيه سخن برخلاف مقصود گوينده است و اين نوع تحريف در قرآن رخ داده و امام على عليه السلام نيز از وقوع آن در زمان خود و آينده خبر مى‏دهند و مى‏فرمايند: «به خدا شكوه مى‏برم از مردمى كه كالايى نزد آنان بى‏بهاتر از كتاب خدا نيست، هرگاه چنان كه بايسته است تلاوت شود؛ و پرسودتر و گرانبهاتر از آن نيست، اگر از معناى خويش تحريف گردد.» قرآن مجيد نيز از وقوع اين نوع تحريف در كتابهاى آسمانى گذشته خبر داده و فرموده است: (مِن الَّذينَ هَادُوا يُحَرِّفونَ الكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ) (برخى يهوديان سخنان [ تورات‏] را از جاهاى خود تحريف مى‏كنند.)۴
موضع نزاع به‏طور عام و در آثار شيخ بهايى به طور خاص، در مورد تحريف لفظى قرآن است كه شامل تبديل و افزايش يا كاهش در آنهاست.
جايگاه و اهمّيّت بحث درباره تحريف‏ناپذيرى قرآن، بسى والاست. چون اگر سلامت قرآن از تحريف به اثبات نرسد، هرگونه استدلال به آيات قرآن مورد ترديد قرار مى‏گيرد؛ زيرا در غير اين‏صورت، احتمال اينكه آيات مورد استدلال، تحريف شده و مقصود خداوند تغيير يافته باشد، همواره وجود خواهد داشت. پذيرش تحريف قرآن در پاره‏اى از موارد، مستلزم انكار اعجاز قرآن خواهد بود. اعتبار احاديث معصومان، به‏ويژه در مقام تعارض روايات با يكديگر نيز به قرآن متّكى

1.ابن‏فارس، ج ۲، ص ۴۲؛ راغب اصفهانى، ص ۲۲۸

2.ابن‏فارس، ج ۲، ص ۴۳

3.راغب اصفهانى، ص ۲۲۸

4.نساء (۴) / ۴۶

صفحه از 97