بررسى سيماى امام على و خلافت ايشان در قصيده جلجليّه عمروعاص‏ - صفحه 104

درون‏مايه‏هاى آن، ديدگاه سراينده‏اش را درباره غدير خم و مسئله جانشينى پس از حضرت محمّد صلى اللَّه عليه و آله با استناد به شواهدى از قرآن كريم و حديث شريف و تاريخ، تبيين نمايد و از رسالت ادبيّات در منعكس كردن حقايق بهره برد.

كليد واژه: قصيده جلجليّه / بررسى، عمروعاص / غدير خم / امام على عليه السلام.

مقدّمه‏

شخصيّت عمروبن عاص‏

عمرو در عصر جاهلى به دنيا آمده و خبر دقيقى از زمان تولّد او در دست نيست. پدرش عاص‏بن وائل از كافرانى بود كه پيامبر را به باد مسخره مى‏گرفت و خداوند آيه 3 سوره كوثر را درباره او نازل فرموده است: (إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتر) و آيه 95 سوره حجر (إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ) نيز در مورد او و يارانش نازل شده است. ۱ به همين دليل امام على عليه السلام او را ابتربن ابتر خوانده است. مادرش، ليلاى عنزيّه جلانيه، زنى زناكار و فاسد بود كه از هم‏صحبتى با هيچ مرد فرومايه‏اى دريغ نداشت. داستان تولّد عمرو، اين موجود خبيث و فتنه‏انگيز، مهر تأييدى بر خباثت او مى‏زند. او با ابولهب، اميّةبن خلف، هشام‏بن مغيرة، ابوسفيان‏بن حرب و عاص‏بن وائل همبستر گشت كه عمرو نتيجه اين ارتباط نامشروع شد، [ همان‏] فرزندى كه پدرش نامشخّص بود و هر يك از آن پنج تن، ادّعاى فرزندى عمرو را براى خود به سينه مى‏كوبيد. مادر او، نابغه‏۲ با وجود ادّعاى فراوان ابوسفيان، عمرو را به عاص نسبت داد؛ زيرا عاص ثروت خود را در اختيار او گذاشته و هزينه‏هاى زندگى او را متقبّل شده بود امّا ابوسفيان بخيل بود. كنيه او

1.ابن ابى‏الحديد، ج ۶، ص ۳۵۱ ؛ طبرسى، ج ۹، ص ۸۳۷

2.ابن‏طيفور، ص‏۱۶۸؛ امام على عليه السلام نيز در خطبه ۸۴ نهج‏البلاغة او را ابن‏النّابغة خطاب فرموده است.

صفحه از 121