اشک ریختن (بکاء) - صفحه 53

۷۳.امام على عليه السلام :با مردم چنان معاشرت كنيد كه اگر در آن حال مُرديد، بر شما بگريند .

۷۴.الكافىـ به نقل از على بن ابراهيم ، در حديثى كه آن را به معصوم عليه السلام مى رساند ـ :چون ذر ، پسر ابو ذر ، مُرد ، ابو ذر قبر او را با دستش صاف و هموار كرد (/ بر روى قبرش دست كشيد) و سپس گفت : خدا تو را رحمت كند، اى ذر! به خدا سوگند كه تو نسبت به من نيكوكار و فرمان بردار بودى ، و در حالى از دنيا رفتى كه من از تو خشنودم . به خدا سوگند كه از دست دادن تو، مرا اندوهگين نساخت ، و از من چيزى نكاست ، و مرا به هيچ كس جز خدا نيازى نيست . اگر ترس از قبر (/ صحراى محشر) نبود، هر آينه خوش حال مى شدم كه من به جاى تو بودم [و من مى مردم] . اندوهِ تو، مرا از اندوه خوردن بر [فقدان] تو باز مى دارد . به خدا سوگند، من بر [مرگ ]تو، گريه نكردم؛ بلكه براى [نگرانى از آينده] تو گريستم . كاش مى دانستم [در پاسخ به نكير و منكر] چه گفتى و چه به تو گفته شد !
سپس گفت : بار خدايا ! من از حقّ خودم كه بر او [نسبت به من] واجب ساخته بودى، گذشتم . پس تو نيز از حقّ خودت كه بر او واجب كرده بودى ، بگذر ، كه تو به بخشيدن، از من سزاوارترى .

ر . ك : ص 323 (گريه كردن زمين و آسمان) .

2 / 7

گريستن در سختى مصيبت

۷۵.الكافىـ به نقل از منصور صيقل ـ :به امام صادق عليه السلام از اندوه شديدى كه براى مرگ
فرزندم به من دست داده بود و مى ترسيدم كه [در اثر آن،] عقلم را از دست بدهم ، شكايت كردم .
فرمود : «هر گاه چنين حالتى به تو دست داد ، اشك بريز ؛ زيرا با اين كار ، تسكين مى يابى» .

صفحه از 262