نگاهي به شرح آقاجمال خوانساري بر «غرر الحكم» - صفحه 83

نگاهى به شرح آقاجمال خوانسارى بر«غرر الحكم

سيدحسن اسلامى

غررالحكم و دررالكلم، عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى
شرح: جمال الدين محمد خوانسارى
مقدمه و تصحيح و تعليق: ميرجلال الدين حسينى ارموى
نشر: انتشارات دانشگاه تهران (پنجم: 1373) 7ج، وزيرى، تقريبا3800ص.

اميرمؤمنان، على(ع)، شخصيّتى محورى در جهان اسلام است.همه جريانات فكرى، با هر گرايشى، در طول تاريخ اسلام به نحوى خود را به ايشان منسوب كرده، بدين وسيله براى خويش كسب مشروعيّت كرده اند. فقيهان در اين عرصه همان قدر مى كوشند كه رقيبانشان، صوفيان؛ و حكيمان چندان بر اين نكته پاى مى فشارند كه ارباب فتوّت. در همه جا اثر و نشان اين حقيقت اسطوره گون، مشهود است.
حكيمان، غوررسى فلسفى خود را متأثّر از اشارات حكمى آن حضرت مى دانند. فقيهان، استنباطات فقهى خود را بر داورى هاى ايشان استوار مى دارند و عرفا، سر سلسله خود را به آن حضرت مى پيوندند و اديبان، آن حضرت را خاستگاه دانشهاى ادبى مى شناسند و….
اگر پاره اى از اين انتسابها ـ البتّه از نگاه مخالفان ـ گزافه گويى يا از باب تبرّك و تيمّن تلقّى شود، باز حقيقتى آشكار است و آن، ظرفيت فوق العاده شخصيّت آن بزرگوار،

صفحه از 88