43
مناظره و گفتگو در اسلام

راجع به اوضاع كشورهاى ديگر ، بيش از بازرگانان است و مى دانم كه در هر كشور ، چه نوع كالايى توليد مى شود و كدام يك را مى توان به كشورهاى ديگر برد تا سود [ بيشترى ] به دست آيد .
از بازرگانان اين شهر بپرس كه : در اصفهان و ارزنة الروم و كيليكى ، چه نوع كالايى توليد مى شود كه خريد آن از لحاظ تجارى براى بازرگانى كه آنها را وارد جزيره العرب مى نمايد ، سود دارد ؟
من تصوّر نمى كنم كه آنها بتوانند به تو پاسخ بدهند ؛ براى اين كه بازرگانان اين جا ، فقط كالاهاى ممالك شام و مصر و جزيره و بين النهرين را مى شناسند ۱ و از كالاهاى ممالك ديگر كه وارد كردن آنها به جزيره العرب سود دارد ، بى اطلاع هستند؛ ولى من مى دانم در كشورهاى خارجى چه كالاهايى وجود دارد كه مى توان آنها را به اين جا آورد و فروخت و سود برد، و نيز مى دانم كه آن كالاها را از چه راهى بايد وارد نمود كه هزينه حمل آنها ، كمتر باشد .
تو گفتى من از تبليغ خداپرستى قصد فريب دادن مردم را دارم تا به ثروت برسم. در پاسخ تو مى گويم : از روزى كه من مردم را تبليغ مى كنم تا امروز ، از هيچ كس ، غير از هداياى كوچك ، آن هم از نوع ميوه دريافت نكرده ام . تصديق مى كنى كه كسى يك عمر ، مردم را تبليغ به خداپرستى نمى كند تا در عوض در هر سال چند دانه انار

1.مقصود از جزيره ، قسمت شمالى بين النهرين است. چون در قديم ، رودخانه ها اين قسمت را از سه طرف احاطه مى كردند، عرب ها نام «جزيره» را بر آن نهاده بودند .(م )


مناظره و گفتگو در اسلام
42

منتظر بود باز هم اگر مطلبى دارد، بگويد . چند لحظه گذشت.

۰.امام عليه السلام :سخنت تمام شد ؟

ابوشاكر : آخرين حرف من ، اين است كه تو شناخت خداى ناديده را وسيله اى براى رسيدن به رياست و ثروت و خوشگذرانى قرار داده اى و ديگر ، سخنى ندارم .

پاسخ به انتقادها

۰.امام عليه السلام :اينك كه سخن تو تمام شد ، پاسخ انتقادهاى تو را مى دهم؛ ولى جواب را از آخرين قسمت انتقادها شروع مى كنم :
گفتى من از اين جهت ، مردم را به خداپرستى دعوت مى كنم كه به وسيله فريب دادن آنها داراى نفوذ و ثروت شوم و خوشگذرانى نمايم .
اگر زندگى من مانند خليفه ( زمامدار وقت ) بود، اين اتّهامْ درست بود و انتقاد تو به جا؛ ولى خودت امروز در اين جا غذاى روز مرا ديدى و مشاهده كردى كه چند لقمه نان خالى است . از تو دعوت مى كنم كه امشب به خانه من بيايى تا غذاى شب مرا هم ببينى و مشاهده كنى اثاث خانه من چيست؟
اگر من خواهان جمع آورى ثروت بودم تا [ به گفته تو ، ]زندگى را به خوشى بگذرانم ، لزومى نداشت كه از راه تبليغ خداپرستى به اين مقصد برسم، من مى توانستم از راه كيمياگرى ۱ ثروتمند گردم و يا مى توانستم از راه بازرگانى سرمايه دار شوم، خصوصاً كه اطلاعات من

1.مقصود ، علم شيمى است كه امام ششم عليه السلام در آن دست داشت . (م )

  • نام منبع :
    مناظره و گفتگو در اسلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 101555
صفحه از 182
پرینت  ارسال به