محمد بن ابی عمير - صفحه 192

محمد بن ابى عمير

سيد حميد ميرخندان

اين گفتار به گوشه هايى از شخصيت يكى از اصحاب بزرگ ائمه(ع) و محدّثان بلند مرتبه شيعه؛ يعنى «محمد بن ابى عمير ازدى» مى پردازد.

نام و تبار او

كنيه محمد بن ابى عمير«ابو احمد» و نام پدرش «زياد بن عيسى» است، ليكن بيش تر از وى به همراه كنيه پدرش «محمد بن ابى عمير» و گاه به طور خلاصه «ابن ابى عمير» ياد مى شود.
از سلسله نسب او چنين بر مى آيد كه جدش «عيسى » اوّلين كسى از اجداد او بوده كه به اسلام گرويده است. بنابر ظاهر گفته شيخ طوسى، پدر محمد بن ابى عمير از موالى مُهَلَّب بن ابى صُفْره، از طايفه ازد بوده است. ۱
مهلّب بن ابى صفره از امراى عبدالملك بن مروان اموى بود. وى در سال (74ق.) براى سركوب مخالفان خليفه، به منطقه كرمان رفت و پس از آن از طرف عبدالملك والى خراسان گرديد. او هم چنان بر اين مقام بود تا اين كه در سال (82ق.) درگذشت. پسران او، يزيد و مفضل نيز از نزديكان دستگاه خلافت اموى بودند و پس از مرگ پدر،    هر دو مدتى حكم ران خراسان بودند. ۲
اگر مولا بودن ابن ابى عمير را«ولاء عتق» بدانيم، از آن جا كه مولا بودن او را به مهلّب بن ابى صفره ازدى (م.82ق.) نسبت مى دهند، احتمالاً اين امر در زمان جدّ ابن ابى عمير(دو نسل قبل از او) صورت گرفته و از آن پس، پدر او و خودش از موالى مهلّب ازدى شناخته شده اند.
اجداد او احتمالاً يمنى بوده اند، زيرا «جاحظ» اديب و دانشمند معاصر، در كتاب فخر قحطان على عدنان (كه علل برترى قوم قحطان بر قوم عدنان را بر شمرده است) از محمد بن ابى عمير به عظمت و برترى ياد كرده و ظاهراً او را يكى از دلايل فخر قحطان بر عدنان دانسته است. نگارنده به اين كتاب دست نيافته، اما از ظاهر آنچه كه شيخ طوسى نقل مى كند چنين بر مى آيد كه محمد بن ابى عمير اصالتاً قحطانى بوده ۳ و قحطان قومى بودند كه در يمن مى زيسته اند.
به هر روى، محمد بن ابى عمير خود در بغداد به دنيا آمده و تا آخر عمر در آن جا سكونت داشته است. او به شغل بَزّازى و فروشندگى پارچه «سابرى» اشتغال داشته ۴ و متموّل بوده است. ۵

1.الفهرست، محمد بن حسن طوسى، (قم، انتشارات رضى) ص ۲۶۵؛ الرجال النجاشى، احمد بن على نجاشى، به تحقيق سيد موسى شبيرى زنجانى (قم، انتشارات اسلامى) ص ۳۲۶

2.نك: تاريخ يعقوبى، به ترجمه محمد ابراهيم آيتى (مركز انتشارات علمى و فرهنگى) ج۲، ص ۲۷۲؛ الكامل فى التاريخ، ابن اثير، ج۴، ص ۳۶۵، ۳۷۵، ۵۰۲

3.الفهرست، شيخ طوسى، ص ۱۴۲

4.سابرى: پارچه اى ظريف كه در سابور فارس بافته مى شده، و خريد و فروش و استفاده از آن شايع بوده است.

5.فضل بن شاذان (شاگرد ابن ابى عمير)، ثروت او را نزديك به پانصد هزار درهم گفته است (اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص ۸۵۶). به گفته يكى از اساتيد، نمى توان از اين احتمال چشم پوشيد كه ابن ابى عمير از وكلاى امام كاظم(ع) بوده و وجوهات نزد وى جمع مى شده است. آيا هارون و بعد از او مامون، با توجه به همين مطلب، پى در پى اموال او را مصادره مى كردند؟ گرچه نقل صريحى مبنى بر وكالت او وجود ندارد، امّا از سوى ديگر، از وكلاى حضرت، به جز آنهايى كه پس از شهادت ايشان، امامت امام رضا(ع) را انكار كردند و به واقفيه گراييدند، نامى در ميان نيست. شايد شدت تقيّه، موجب چنين امرى شده است.

صفحه از 204