سير تدوين «غريب الحديث» - صفحه 93

انتقال نيابد, نيازمند واسطه اى است كه الفاظ و مفاهيم ناآشنا را به گونه اى متناسب با مقصود اصلى گوينده و هماهنگ با ديگر عناصر مؤثر در ادبيات وى, براى مخاطبانْ تفسير كند و معانى را گرچه در شكلى ديگر و قالبى آشناتر به آنان منتقل كند; حتّى اگر اين شكل و قالب, تنگ تر و كم ظرفيت تر و حتّى از جهت دقت, پايين تر باشد.
غريب نگارانِ مسلمان, مانند همتايان اديب خويش به تلاشهايى سترگ دست يازيدند و در كنار تدوين علوم ادبى و بلاغى, بخشى از كوشش هاى پيگير خود را به ترجمه و شرح و تفسير واژه هاى ناآشناى متون دينى (قرآن و حديث), اختصاص دادند. آنان موفّق گشتند در طى چند قرن كار مستمر, از مرحله ابداع و تدوين تا تهيه جوامع و تسهيل دسترسى به آنها, آثار ارزشمندى در زمينه غريب نويسى به يادگار نهند و علم لغت و حديث را وامدار خود سازند. ما در يك گزارش تاريخى, مراحل و سير تدوين غريب الحديث ها را مطالعه مى كنيم.

1. پيدايش تك نگارى ها

توجّه مسلمانان به قرآن كريم و اهتمام به يادگيرى,گسترش و انتقال آموزه هاى آن از يك سو و مسلمان شدن نژادهاى غير عرب و اختلاط زبان تازى با زبانهاى ديگر, تفسير و شرح برخى واژه هاى قرآن را لازم گردانيد; واژه هايى كه در عربى محاوره اى اين اقوام تازه مسلمان كمتر به كار مى رفت و براى آنها ناآشنا و غريب مى نمود. شيعيان دانشمندى چون ابن عباس و اَبان بن تَغلِب, غريب القرآن هاى كوچكى را سامان دادند و به فاصله يكصد و پنجاه سال و در آغاز سده سوم هجرى, غريب الحديثْ نويسى با همان هدف, آغاز گشت.
در آغاز حركت و همچون علوم و فنون ديگر, آثارى اندك و انگشت شمار, پديد آمد كه حاصل تراوشهاى فكرى بنيانگذاران آن در شرح واژه هاى غريب و نامأنوسِ احاديثى معدود بود. اين شرح و تفسيرها بدون ترتيب منطقى, مكتوب شد و بسيارى از آنها در طول تاريخ, مفقود گشت. تنها توصيف يكى از اين نخستين كتابها, اين گمان را تقويت مى كند كه ترتيب بيشتر آنها موضوعى بوده و همچون كتابهاى فقهى برحسب ابواب فقه و

صفحه از 110