۸۶۱۸.عنه عليه السلام :مَن حَسُنَتْ سَرِيرَتُهُ ، حَسُنَتْ عَلانِيَتُهُ. ۱
۸۶۱۹.عنه عليه السلام :عِندَ فَسادِ العَلانِيَةِ تَفسُدُ السَّرِيرَةُ. ۲
۸۶۲۰.عنه عليه السلام :حُسنُ السِّيرةِ عُنوانُ حُسنِ السَّرِيرةِ. ۳
۸۶۲۱.عنه عليه السلام :صَلاحُ الظَّواهِرِ عُنوانُ صِحَّةِ الضَّمائرِ. ۴
۸۶۲۲.عنه عليه السلام :ما أضمَرَ أحَدٌ شيئا إلاّ ظَهَرَ في فَلَتاتِ لِسانِهِ ، و صَفَحاتِ وَجهِهِ. ۵
۸۶۲۳.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :ما مِن عَبدٍ أسَرَّ خَيرا فَذَهَبَتِ الأيّامُ أبَدا حتّى يُظهِرَ اللّهُ لَهُ خَيرا ، و ما مِن عَبدٍ يُسِرُّ شرّا فَذَهَبَتِ الأيّامُ حَتّى يُظهِرَ اللّهُ لَهُ شرّا. ۶
۸۶۲۴.مصباح الشريعةـ فيما نسبه إلى الصادق عليه السلام ـ: فَسادُ الظاهِرِ مِن فَسادِ الباطِنِ ، و مَن أصلَحَ سَرِيرَتَهُ أصلَحَ اللّهُ عَلانِيَتَهُ ......... و أعظَمُ الفَسادِ أن يَرضَى العَبدُ بِالغَفلَةِ عنِ اللّهِ تعالى ، و هذا الفَسادُ يَتَوَلَّدُ مِن طُولِ الأمَلِ و الحِرصِ و الكِبرِ ، كما أخبَرَ اللّهُ تعالى في قِصَّةِ قارونَ في قولِهِ: «وَ لا تَبْغِ الفَسادَ في الأَرْضِ إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ المُفْسِدِينَ»۷ و كانَت هذه الخِصالُ مِن صُنعِ قارونَ و اعتِقادِهِ ، و أصلُها مِن حُبِّ الدنيا. ۸
۸۶۱۸.امام على عليه السلام :هر كه درونش خوب باشد ، بيرونش نيز خوب خواهد بود .
۸۶۱۹.امام على عليه السلام :وقتى ظاهر خراب باشد ، باطن نيز خراب است .
۸۶۲۰.امام على عليه السلام :سيرت نيكو ، نشانگر باطن نيكوست.
۸۶۲۱.امام على عليه السلام :درست بودن ظاهر ، نشانگر درست بودن باطن است .
۸۶۲۲.امام على عليه السلام :هيچ كس چيزى را در دل پنهان نكرد، مگر اين كه آن چيز، خود را در لغزشهاى زبان و حركات چهره اش نمودار ساخت .
۸۶۲۳.امام صادق عليه السلام :هيچ بنده اى نيست كه خيرى را در نهان انجام دهد ، مگر آن كه با گذشت روزگار ، خداوند خيرى از او را آشكار سازد و هيچ بنده اى نيست كه در نهان كار شرّى به جاى آورد ، جز آن كه با گذشت زمان ، خداوند شرّى از او را نمايان سازد .
۸۶۲۴.مصباح الشريعةـ در آنچه به امام صادق عليه السلام نسبت داده است ـ: فساد ظاهر ، ناشى از فساد باطن است و هر كه درون خود را درست كند ، خداوند ظاهر او را درست گرداند . . . بزرگترين تباهى آن است كه آدمى به غفلت، از خداوند متعال خرسند باشد ؛ اين تباهى زاييده آرزوى دراز و آزمندى و كبر است، چنان كه خداوند متعال در داستان قارون از اين نكته خبر داده است ، آن جا كه مى فرمايد : «و خواهان تباهى در روى زمين مباش كه خداوند تبهكاران را دوست ندارد» . اين خصلتها، كار قارون و باور او بود و همگى در دنيا دوستى ريشه دارد .