وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ * وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ * يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ * ما أَغْنَى عَنِّي مالِيَهْ * هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ * خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِرَاعا فَاسْلُكُوهُ * إِنَّهُ كانَ لا يُؤْمِنُ بِاللّهِ الْعَظِيمِ * وَ لا يَحُضُّ عَلَى طَعامِ الْمِسْكِينِ * فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ * وَ لا طَعامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِينٍ» . ۱
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورا * وَيَصْلَى سَعِيرا * إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورا * إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَّنْ يَحُورَ * بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيرا» . ۲
الحديث :
۱۴۶۵۳.الإمامُ الباقرُ عليه السلام :في قَولِهِ : «فَأمّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ» فهُوَ أبو سَلَمَةَ عَبدُ اللّهِ بنُ عَبدِ الأسوَدِ بنِ هِلالٍ المَخزومِيُّ و هُوَ مِن بَني مَخزومٍ «وَ أمّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ» فهُوَ الأسوَدُ بنُ عَبدِ الأسوَدِ بنِ هِلالٍ المَخزومِيُّ قَتَلَهُ حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ يَومَ بَدرٍ . ۳
«و اما آن كسى كه نامه اش به دست چپ او داده شود، گويد : اى كاش نامه ام به من داده نمى شد. و ندانسته بودم كه حساب من چيست. اى كاش همان مرگ مى بود و بس. دارايى من مرا سود نبخشيد. قدرت من از دستم برفت. بگيريدش، زنجيرش كنيد. و به دوزخش بكشيد. سپس در زنجيرى به در ازاى هفتاد گز بكشيد. او به خداى بزرگ ايمان نمى آورد. و به طعام دادن مستمند ترغيب نمى كرد. آن روز در آن جا هيچ دوستى نخواهد داشت و نه خوراكى جز چرك و خون دوزخيان».
«و امّا كسى كه نامه اش از پشت سر او داده شود، زودا كه بگويد : واى بر من كه هلاك شدم. و به آتش افروخته درآيد. او در دنيا نزد كسانش شادمان زيسته بود. و مى پنداشت كه هرگز باز نخواهد گشت. آرى، پروردگارش به او بينا بود».
حديث :
۱۴۶۵۳.امام باقر عليه السلام :منظور از آيه «و امّا كسى كه نامه اش به دست راست او داده شود» ابو سلمه عبد اللّه بن عبد الاسود بن هلال مخزومى است كه از قبيله بنى مخزوم بود. و مقصود از «و اما كسى كه نامه اش از پشت سرش به او داده شود» اسود بن عبد الاسود بن هلال مخزومى است كه در روز بدر به دست حمزة بن عبد المطلب كشته شد.