7
ميزان الحكمه ج 12

ميزان الحكمه ج 12
6

3757

مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله

الكتاب :

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ» . ۱

لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِين رَؤُوفٌ رَحِيمٌ» . ۲

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحا وَ لاَ يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدا» . ۳

يَا أَيُّهَا النِّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدا وَ مُبَشِّرا وَ نَذِيرا * و دَاعِيا إِلَى اللّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجا مُنِيرا» . ۴

الحديث :

۱۹۸۰۶.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :أنا مُحمّدٌ ، و أنا أحمَدُ ، و أنا الماحي الّذي يُمحى بيَ الكُفرُ ، و أنا الحاشِرُ الّذي يُحشَرُ النّاسُ على عَقِبي ، و أنا العاقِبُ و العاقِبُ الّذي لَيسَ بَعدَهُ نَبيٌّ . ۵

۱۹۸۰۷.عنه صلى الله عليه و آله :أنا أشبَهُ النّاسِ بآدَمَ ، و إبراهيم أشبَهُ النّاسِ بِي خَلقُهُ و خُلقُهُ ، و سَمّانيَ اللّهُ مِن فَوقِ عَرشِهِ عَشرَةَ أسماءٍ ، و بَيَّنَ اللّهُ وَصفي ، و بَشَّرَني على لِسانِ كلِّ رَسولٍ بَعَثَهُ اللّهُ إلى قَومِهِ ، و سَمّاني و نَشَرَ في التَّوراةِ اسمي ، وَ بَثَّ ذِكري في أهلِ التَّوراةِ و الإنجيلِ ، و عَلَّمَني كِتابَهُ ، و رَفَعَني في سَمائهِ ، و شَقَّ لِي اسما مِن أسمائهِ ، فسَمّاني مُحمّدا و هُو مَحمودٌ ، و أخرَجَني في خَيرِ قَرنٍ مِن اُمَّتي ، و جَعَلَ اسمي في التَّوراةِ اُحَيْدٌ ۶ ، فبالتَّوحيدِ حَرَّمَ أجسادَ اُمَّتي علَى النّارِ ، و سَمّاني في الإنجيلِ أحمَدَ ، فأنا محمودٌ في أهلِ السَّماءِ ، و جَعَلَ اُمَّتي الحامِدِينَ . و جَعَلَ اسمي في الزَّبورِ ماحي ، مَحا اللّهُ عَزَّ و جلَّ بي مِن الأرضِ عِبادَةَ الأوثانِ . و جَعَلَ اسمي في القرآنِ مُحمّدا ، فأنا مَحمودٌ في جَميعِ القِيامَةِ ۷ في فَصلِ القَضاءِ ، لا يَشفَعُ أحدٌ غَيري . و سَمّاني في القِيامَةِ حاشِرا ، يُحشَرُ النّاسُ على قَدَمي ، و سَمّانى المُوقِفَ ، اُوقِفُ النّاسَ بَينَ يَدَيِ اللّهِ عَزَّ و جلَّ ، و سَمّاني العاقِبَ ، أنا عَقِبُ النَّبيِّينَ لَيس بَعدي رَسولٌ ، و جَعَلَني رَسولَ الرَّحمَةِ و رَسولَ التَّوبَةِ و رَسولَ المَلاحِمِ و المُقتَفي ۸ ، قَفَّيتُ النَّبيِّينَ جَماعَةً ، و أنا المُقِيمُ الكامِلُ الجامِعُ . و مَنَّ علَيَّ ربِّي و قالَ لي : يا مُحمّدُ صلّى اللّهُ علَيكَ فَقد أرسَلتُ كُلَّ رَسولٍ إلى اُمّتِهِ بلِسانِها ، و أرسَلتُكَ إلى كُلِّ أحمَرَ و أسوَدَ مِن خَلقي ، و نَصَرتُكَ بالرُّعبِ الّذي لَم أنصُرْ بهِ أحَدا ، و أحلَلتُ لَكَ الغَنيمَةَ و لَم تَحِلَّ لأحَدٍ قَبلَكَ ، و أعطَيتُكَ لَكَ و لاُمّتِكَ كَنزا مِن كُنوزِ عَرشِي : فاتِحَةَ الكِتابِ ، و خاتِمَةَ سُورَةِ البَقرَةِ ، و جَعَلتُ لَكَ و لاُمّتِكَ الأرضَ كُلَّها مَسجِدا و تُرابَها طَهُورا ، و أعطَيتُ لَكَ و لاُمّتِكَ التَّكبيرَ ، و قَرَنتُ ذِكرَكَ بذِكري حتّى لا يَذكُرَني أحَدٌ مِن اُمّتِكَ إلاّ ذَكرَكَ مَعَ ذِكري ، فطُوبى لكَ يا مُحمّدُ و لاُمّتِكَ . ۹

3757

محمّد، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله

قرآن:

«محمّد رسول خداست».

«هر آينه رسولى از خود شما برايتان مبعوث شد كه آنچه شما را رنج مى دهد بر او گران مى آيد. سخت به شما دلبسته است و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است ......... ».

«بگو : در حقيقت من هم بشرى مانند شما هستم كه به من وحى مى شود. جز اين نيست كه خداى شما خدايى يگانه است. پس هر كه اميد به ديدار پروردگارش دارد، بايد كارى شايسته كند و در عبادت پروردگارش احدى را شريك نگرداند».

«هان اى پيامبر! ما تو را گواه و نويد دهنده و هشدار دهنده فرستاديم. و كسى كه به اذن خدا به سوى او دعوت مى كند و چراغى روشنى بخش».

حديث:

۱۹۸۰۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :من محمّد [ستوده شده در زمين] هستم ، من احمد [ستوده شده در آسمان ]هستم ، من ماحى هستم كه به واسطه من كفر محو و نابود مى شود، من حاشر هستم كه مردم به دنبال من محشور و جمع مى شوند، من عاقب هستم و عاقب كسى است كه بعد از او پيامبرى نباشد .

۱۹۸۰۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :من شبيه ترين مردم به آدم هستم، و ابراهيم در قيافه و اخلاق شبيه ترين مردم به من بود. خداوند از فراز عرش خود ده نام روى من گذاشت و اوصاف مرا بيان كرد و به زبان هر پيامبرى كه به سوى قومش فرستاد، بشارت آمدن مرا داد و نام مرا در تورات آورد و معرفى كرد و نامم را در ميان پيروان تورات و انجيل پراكند و كتاب خود را به من آموخت و در آسمان خود بلند مرتبه ام گردانيد و از اسماى خود برايم نامى مشتق ساخت . مرا محمّد ناميد و او نامش محمود است و مرا در ميان بهترين نسل از امّتم مبعوث فرمود. در تورات نام مرا «اُحَيد» گذاشت، پس به واسطه توحيد بدن هاى امّت مرا بر آتش حرام گردانيد. در انجيل مرا «احمد» ناميد. پس من در آسمان محمود و ستوده ام و امّت مرا حمد كنندگان قرار داد. در زبور نام مرا «ماحى» (محو كننده) گذاشت؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ به وسيله من بت پرستى را از روى زمين محو كرد. در قرآن نام مرا «محمّد» ناميد. پس من در ميان همه [اهل] ۱۰ قيامت هنگام داورى ستوده هستم. هيچ كس غير از من شفاعت نمى كند و در قيامت مرا «حاشر» ناميد ؛ زيرا كه مردم در پيش پاى من محشور مى شوند و مرا «مُوقِف» ناميد؛ زيرا مردم را در پيشگاه خداوند عزّ و جلّ متوقّف مى كنم. مرا «عاقب» ناميد؛ زيرا من پس از همه پيامبران قرار دارم و پس از من پيامبرى نخواهد آمد. مرا رسولِ رحمت و رسولِ توبه و رسولِ حماسه هاى جنگى و «مقتفى» قرار داد؛ زيرا در قفاى همه پيامبران آمده ام. من مقيم و كامل و جامع هستم. پروردگارم بر من منّت نهاد و به من فرمود : اى محمّد! درود خداى بر تو، من هر پيامبرى را به زبان امّتش سوى آنها فرستادم، اما تو را به سوى همه خلق خود، از سفيد و سياه، فرستادم و به واسطه رعب و وحشت ياريت كردم كه احدى را با اين وسيله يارى نكردم. غنيمت را براى تو حلال شمردم، در صورتى كه پيش از تو براى هيچ كس حلال نبوده است. به تو و امّت تو گنجى از گنج هاى عرش خود را عطا كردم : فاتحة الكتاب و آيات پايانى سوره بقره را. براى تو و امّت تو همه زمين را سجده گاه قرار دادم و خاكش را پاك و پاك كننده. به تو و امّت تو تكبير (اللّه اكبر) را عطا كردم و نام تو را قرين نام خود ساختم ، به طورى كه هيچ فردى از امّت تو مرا ياد نكند، مگر اينكه در كنار نام من از تو نيز نام برد. پس، خوشا به حال تو و امّت تو، اى محمّد!

1.الفتح : ۲۹.

2.التوبة : ۱۲۸.

3.الكهف : ۱۱۰.

4.الأحزاب : ۴۵ و ۴۶.

5.صحيح مسلم : ۴ / ۱۸۲۸ / ۱۲۴.

6.قال شارح الشِّفاء للقاضي عياضٍ : اُحَيد بضمّ الهَمزة ، و فتح المُهمَلة ، و سُكون التَّحتيّة ، فدال مُهمَلة ، و قيل : بفتح الهَمزة ، و سُكون المُهمَلة ، و فَتح التَّحتيّة ، قالَ : سُمّيتُ اُحيدَ لأنّي أحيدُ باُمَّتي عَن نارِ جَهَنّمَ، أي أعدِلُ بِهِم، انتهى. (بحار الأنوار: ۱۶/۹۳/۲۷).

7.في معاني الأخبار : ۵۰ / ۱ «جميع أهل القيامة».

8.في معاني الأخبار : ۵۰ / ۱ «المقفّي».

9.علل الشرائع : ۱۲۷ / ۳.

10.به نقل از معانى الأخبار : ۵۰ / ۱ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 12
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميد رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 156567
صفحه از 608
پرینت  ارسال به