453
ميزان الحكمه ج 13

4121

المُتَوَكِّلونَ

الكتاب :

الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانا وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ » . ۱

وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَ تَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللّهِ فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لاَ تُنْظِرُونِ» . ۲

إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّهِ رَبِّي وَ رَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» . ۳

قَالَ يَا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقا حَسَنا وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الاْءِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ» . ۴

وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ * الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» . ۵

4121

توكّل كنندگان

قرآن:

«همان كسانى كه مردم به ايشان گفتند: مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده اند، پس، از آنان بترسيد. و[لى اين سخن ]بر ايمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است».

«و خبر نوح را بر آنان بخوان، آنگاه كه به قوم خود گفت: اى قوم من! اگر ماندن من [در ميان شما ]و اندرز دادن من به آيات خدا بر شما گران آمده است [بدانيد كه من] بر خدا توكّل كرده ام. پس، در كارتان با شريكان خود همداستان شويد، تا كارتان بر شما ملتبس ننمايد. سپس درباره من تصميم بگيريد و مهلتم ندهيد».

«در حقيقت، من بر خدا، پروردگار خودم و پروردگار شما توكّل كردم. هيچ جنبنده اى نيست، مگر اينكه او مهار هستى اش را در دست دارد. به راستى پروردگار من بر راه راست است».

«گفت: اى قوم من! بينديشيد، اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم و او از سوى خود روزىِ نيكويى به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم؟] من نمى خواهم در آنچه شما را از آن باز مى دارم، با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم]. من قصدى جز اصلاح، تا آنجا كه بتوانم، ندارم و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست. بر او توكّل كرده ام و سپس به سوى او باز مى گردم».

«و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند، قطعاً آنان را در غرفه هايى از بهشت جاى مى دهيم كه از زير آنها جوى ها روان است، جاودان در آنجا خواهند بود. چه نيكوست پاداش عمل كنندگان، همان كسانى كه شكيبايى ورزيده و بر پروردگارشان توكّل كرده اند».

1.آل عمران : ۱۷۳.

2.يونس : ۷۱.

3.هود : ۵۶.

4.هود : ۸۸.

5.العنكبوت : ۵۸ ، ۵۹.


ميزان الحكمه ج 13
452

كلام في التَّوكّل:

و حقيقة الأمر أنّ مضيّ الإرادة و الظفر بِالمراد في نشأة المادّة يحتاج إلى أسباب طبيعيّة و اُخرى روحيّة . و الإنسان إذا أراد الورود في أمر يهمّه و هيّأ من الأسباب الطبيعيّة ما يحتاج إليه لم يَحُل بينه و بين ما يبتغيه إلاّ اختلال الأسباب الروحيّة ، كوهن الإرادة و الخوف و الحزن و الطيش و الشره و السفه و سوء الظنّ و غير ذلك ، و هي اُمور هامّة عامّة . و إذا توكّل علَى اللّه سبحانه ـ و فيه اتّصال بسبب غير مغلوب البتّة و هو السبب الذي فوق كلّ سبب ـ قويت إرادته قوّة لا يغلبها شيء من الأسباب الروحيّة المضادّة المنافية ، فكان نيلاً و سعادة . ۱

(انظر) الخوف : باب 1154 ، اليقين : باب 4189 . الصبر : باب 2142 ، الرِّضا بالقضاء : باب 1516. الشِّرك : باب 1977 ، الدعاء : باب 1209.

گفتارى درباره توكّل:

حقيقت امر آن است كه تحقّق بخشيدن اراده و دست يافتن به مقصود در اين زندگى مادى، نياز به اسباب و عواملى مادى و معنوى دارد. انسان هرگاه بخواهد دست به كارى زند و هدفى را تحقّق بخشد و [آنگاه كه ]تمام اسباب و عوامل طبيعى لازم براى اين امر را فراهم آورد و ديگر مانعى براى رسيدن او به مطلوبش وجود نداشته باشد مگر پيش آمدن عوامل روحى و معنوى، مانند سستى اراده، ترس، اندوه، بى صبرى، حرص، سبكسرى، بدگمانى و امثال اينها كه امور مهم و فراگيرى هم هستند و در اين صورت [اگر ]بر خداوند توكّل كند و با اين كار خود را با يك سببِ شكست نا پذير كه فراتر و بالا دست هر سببى است پيوند دهد، اراده اش چنان نيرومند مى شود كه مغلوب هيچ عامل و سبب ديگرى نمى گردد و در نتيجه به هدف خود دست مى يابد و كامياب مى شود.

1.و في التوكّل علَى اللّه جهة اُخرى يلحقه أثرا بخوارق العادة كما هو ظاهر قوله : «و مَن يَتَوَكَّلْ علَى اللّه ِ فَهُوَ حَسْبُهُ إنّ اللّه َ بالِغُ أمْرِهِ» (الطلاق : ۳) . و قد تقدّم شطر من البحث المتعلّق بالمقام في الكلام علَى الإعجاز . الميزان في تفسير القرآن : ۴/۶۵ و راجع ج ۱/۵۸ ـ ۸۸ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 13
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميد رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 374909
صفحه از 608
پرینت  ارسال به