شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 109

و چون حركات همه بر يك نسق نيست ، پس مستند به طبيعت عديمة الشعور نمى تواند بود ، و به اهمال و اتفاق نيست ؛ بلكه به تقدير قادر مختار است ، و [ همه اين ] اختلافات دليل است بر اين كه همه اجرام سماويه نيز قابل اختلاف اند و اختلافاتشان به اين نَسَق و ضبط به تقدير قادر حكيم است .

[ دليل بر ردّ قول طبيعيان و دهريان و اثبات علم و حكمت خداوند عالميان ]

و باز تا دالّ باشد بر اين كه اين امور ، فعل طبايع نيست ؛ زيرا كه معلوم است كه آسمان و زمين ، متشاكل در جسميت اند و متجانس اند در اين كه مخلوق اند ، و لزومى ندارد كه اجناس به يكديگر مانند باشند ؛ نبينى كه انگور چند گونه باشد و به شكل و لون و طعم ، مختلف باشد ؟ و همچنين خربوزه و انار هم اين چنين است ، و اگر چه جنس ، يكى باشد و در خلقت متشابه باشند ، امّا در حكمت نباشند تا تنبيه باشد بر اين كه امور ، فعل طبايع نيست و مستندند به قادر الذاتى كه قهر فرموده است آنها را به حَسَب اختلافاتشان به اراده خود .

[ دليل بر عدم علم حكما بر حقايق اشيا و كواكب ]

و باز ، در حقيقت آفتاب اختلافات واقع شده . قدماى فلاسفه برآن اند كه فَلَكى است ميان تُهى و مملو از آتش و دهنى دارد كه اين حرارت و شعاع ، از آن ساطع مى شود .
و بعضى ديگر از قدماى ايشان گفته اند : مانند ابر است .
و بعضى گفته اند : از آبگينه است و قبول ناريت از عالَم مى كند و شعاعش را بر عالم / 59 / مى افكند .
و بعضى ديگر از قدماء گفته اند : جسم لطيفى است كه از آب دريا منعقد شده .
و بعضى ديگر گفته اند : اجزاى بسيارى است كه از آتش مجتمع شده .
و بعضى گفته اند : جوهر پنجم است به غير عناصر چهارگانه .

صفحه از 231