شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 65

خواهند يافت كه واجب الوجود و قائم به ذات است و محتاج نخواهند بود به ملاحظه نشان هاى آفاقى و انفُسى .
پس اوّل ، استدلال است به خدا بر خدا ، و دوم ، استدلال است به غير خدا بر خدا ، و سيّم ، استدلال است به خدا بر غير خدا تا سالكان مسالك توحيد و ايمان و نائمان بَوادى ظلمت و طغيان ، در ترتيب سلوك ، از بدايت به حسَبَ اتّصاف وجوب وجود ، عارف گرديده ، استنباط نهايت نمايند ، باز به مجموع مراتب رجوع نموده ، چنانچه در طى ترجمه ، ظاهر [ و باهر ] خواهد شد ، نظر همّت و توجّه را بر مشاهده انوار ثلاثه مقصور دانند و در همه حالات از شدّت و رخا و عافيت و بلا در مقام خوف و رجا و خضوع و / 9 / خشوع و توبه و انابه با كمالِ حيا و اعتراف عجز و قصور به ياد معبود قيام نمايند ، و دعا را سبب دفع بلا و رادّ قضا و جلب نعما و صادّ كِيد اعدا دانند ، و پناه از عذاب نيران و وصول به درجه اَبرار در دار القرار شناسند و هر صباح ، دست دعا و سؤال را بر درگاه مُفصل بى نياز ، چون پنجه آفتاب بر گشايند ، و روى تضرّع و افتقار به دل و جان و چهره نيازمندى و انكسار با اطمينان جَنان به قبله بارگاه مقلّب ليل و نهار ، خورشيدوار آرند .
و بعد از اين مراتب ، همه اغيار را در نظر اعتبار ، معدوم پندارند و براى حق و جمال مطلق باقى مانند كه اين ، نهايتِ درجات صدّيقين و غايت افكار عارفين باشد .
و چون عبادت معبود ، خالى از چهار وجه نيست : يا از جهت كمالات ذاتيّه اوست ، يا از جهت آن است كه مخلوقات را از كتمِ عدم به ساحت نور وجود آورده ، يا از جهت اميد شفقت و مرحمت و يارى اوست ، يا از جهت بيم ضرر رسانيدن اوست ، و اين دعاى بزرگوار [ عالى مقدار ] ، همه را شامل است .

[ دليل اثبات صانع عالميان ]

و چون براهين خداى عزّوجلّ ، اقوى از دلايل همه كس است و ارشاد ائمه هُدا ، در تكميل خلايق بس است ، براهين عقليه بر وجود وجوب بارى تعالى

صفحه از 231