شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 78

[ دليل حدوث عالم و قدرت و اختيار و تفضّل صانع عالم و علم او به كلّيات و جزئيات و اثبات همه صفات كمال ]

بدان كه فقره شريفه ، فتح باب اهتدا و رجاست . عالَم در بدايتْ هيچ نبود و تاريك بود . به روشنايى روز منّت نهاد و از جِرم آفتاب بر جهانيان ، چراغ روشن برافروخت تا هر كسى كسب معاش خود كند و روى به مقصود خود نهد ، و در طلب منافع به غرض رسد و در تاريكى هاى برّ و بحر راه يابد و به حُسن محسّنات و قبح مقبّحات عالِم شود ، و افعال حسنه كند ، و از قبح اجتناب نمايد ، و شكر مُنعم كند و تعظيمِ حق و امتثال فرمان او كند ، و كسى كه در اين امور نظر نكند ، تقصير و تفريط از او باشد .
پس اين نعمت عظيم و تدبير عجيب حاصل نمى تواند شد ، مگر به تدبير مُدبّر قادر قاهر عالم حكيم مريد كاره سميع بصير متكلّم ازلى ابدى سرمدى باقى غنى صادق عادلى كه جسم و جوهر و عرض نباشد و مثل و ضدّ و ندّ نداشته باشد و ديده نتواند شد و محلّ هيچ چيز نباشد و حلول در چيزى نكرده باشد ومتّحد با چيزى نباشد و جزء نداشته باشد ، منزّه باشد از زمان و مكان ، مقدّس از جهات و اَحياز ۱ و از جميع صفات نقص و امكان .

و سَرَّحَ قِطَعَ اللَّيلِ المُظْلِمِ بِغَيَاهِبِ تَلَجْلُجِهِ

سَرَّحَ أي : أرْسَلَ .
وقِطَع : جمع قطعه است .
وغياهب : جمع غيهب ، و غيهب : چيزهاى تيره رنگ و تاريك و سياه .
وتلجلُج : تردّد و تحرّك است .
و در بعضى نسخ ، « سَرَحَ » به تخفيف راء واقع شده است و نظر با تطابق «دَلَعَ» / 25 / اَنسب است .

1.ب : احيان .

صفحه از 231