شيوه هاي جعل حديث - صفحه 187

تصريح كرده اند، بيشتر احاديث وضعى، به خصوص احاديث قصاصان، بدين شيوه به وجود آمده اند . ۱
براى مثال علامه طباطبايى هنگام تفسير آيات : «وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا دَاوُودَ وَ سُلَيْمَـنَ عِلْمًا ... وَحُشِرَ لِسُلَيْمَـنَ جُنُودُهُو مِنَ الْجِنِّ وَ الاْءِنسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ» (سوره نمل آيه ۱۵ ـ ۱۷) ، در نقد داستان هاى مربوط به حضرت سليمان ـ كه در احاديث آمده اند ـ مى گويد كه آنها امور شگفت انگيز و غريبى هستند كه عقل سليم، بلكه تاريخ قطعى آنها را نمى پذيرد ؛ حتى نظير آنها در افسانه هاى خرافى كمتر ديده شده است . آنها مبالغه هايى هستند كه از امثال كعب و وهب روايت شده است . آنها چنان مبالغه كرده اند كه گفته اند سليمان پادشاه تمام مردم زمين بود و هفتصد سال حكومت كرد و تمام موجودات روى زمين از انس و جن و حيوانات وحشى و پرندگان جزء لشكريانش بودند؛ در پايتخت او سيصد هزار كرسى، هر يك براى يك پيامبر گذاشته شده بود؛ بلكه هزاران پيامبر و صدها هزار نفر از امراى انس و جن روى آنها مى نشستند و مادر ملكه سبا از جنيان بود. از اين رو، پاهاى ملكه مانند خران سم داشت و پاهايش را پنهان مى داشت و ماجرا صرح پرده از اين حقيقت برداشت. او پادشاه چهارصد شاه بود كه هر شاه چهارصدهزار سرباز داشت و داراى سيصد وزير و دوازده هزار فرمانده نظامى كه هر يك دوازده هزار سرباز داشت، ... و ديگر اخبار عجيب و غريب غير قابل قبولى كه بايد آنها را قطعا از اسرائيليات دانست . ۲
ناگفته نماند كه پاره اى از تعابير قرآنى در خصوص سليمان عليه السلام خود به اندازه كافى موجب شگفتى است .
2 ـ 1 . جعل كننده، حكمتى دلپذير، سخنى جامع يا مثلى موجز را از ديگران چون حكماى پيشين، سلف صالح از صحابه، تابعين، تابع تابعين و پزشكان، و نيز از كتب مذاهب مختلف، به خصوص اهل كتاب (اسرائيليات)، گرفته و با سندى دروغين آن را به معصوم نسبت مى دهد . ۳
به كارگيران چنين شيوه اى را از آن افرادى دانسته اند كه چندان تخيلى پربار و قوى نداشته اند . ۴
بيشتر احاديث مرفوعِ ضعيف يا سست را از اين گونه دانسته اند؛ چه ضعف سند، دلالت بر موقوف (سخن منسوب به صحابى) يا مقطوع (سخن منسوب به تابعى) بودن اين احاديث در اصل مى كند ؛ ۵ براى نمونه به مثال هاى ذيل اشاره مى شود :
از عايشه از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است :

1.علوم الحديث و مصطلحه ، ص ۲۸۳ .

2.تفسير الميزان ، ج ۱۵، ص ۳۶۹ .

3.علوم الحديث (مقدمة ابن الصلاح)، ص ۸۱؛ الرعاية في علم الدراية، ص ۱۶۳؛ الرواشح السماويّة، ص ۱۹۸، علوم الحديث و مصطلحه، ص ۲۸۳؛ مقباس الهداية في علم الدراية، ج ۱، ص ۴۱۶؛ منهج النقد في علوم الحديث، ص ۳۰۱؛ منهج نقد المتن عند علماء الحديث النبوى، ص ۶۱، ۶۳ و ۶۴ .

4.علوم الحديث و مصطلحه ، ص ۲۸۲ .

5.منهج نقد المتن عند علماء الحديث النبوى، ص ۶۱ .

صفحه از 195