335
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14

عباد كتابخانه نفيس خود را وقف عام كرده بود. يعنى آن را كتابخانه عمومى اعلام كرد و بسيارى از دانش پژوهان و محققان بزرگ از اين گنجينه باارزش استفاده مى كردند. مقدسى جغرافى دان مشهور در قرن چهارم هجرى قمرى براى تكميل يافته هاى خود بارها به كتابخانه صاحب مراجعه كرده و از آن بهره ها گرفته است. مؤلف تاريخ قم مى نويسد: «پيش از صاحب، رسم پادشاهان و وزراء آن بود كه كتب خود را همانند جواهرات و زر و سيم در گنجينه اى نهان مى كردند و دانش طلبان و شيفتگان كتابخانه را از مطالعه و خواندن محروم مى نمودند و سرانجام آن كتب ارزشمند طعمه خاك گشته، از بين مى رفت. امّا صاحب بن عباد دفاتر و دواوين و كتاب هاى گوناگون مربوط به دانش هاى مختلف و فنون متفاوت را در اختيار مشتاقان قرار داد و وقف آنان نمود تا مورد استفاده قرار دهند و از آنها بهره فراوان بردند» (1: 183). بعدها همين كتابخانه پايه و اساس كتابخانه عمومى شهر رى شد و نام دارالكتب رى گرفت. كتابخانه صاحب مقارن قرن دهم ميلادى يعنى قرون وسطى تأسيس شد، دورانى كه در اروپا و دنياى غرب عصر تاريك خوانده مى شد و اختناق فكرى در اين جوامع حاكم بود. كتابخانه ها محدود به مجموعه هاى كوچك در صومعه ها و ديرها مى شدند كه تنها در اختيار جماعت كوچك كشيشان و راهبان بود. كتاب هاى اين كتابخانه ها به سه بخش تقسيم مى شدند: دو بخش كفرآميز كه به وسيله زبان جدا مى شدند و يك بخش مسيحى كه استفاده از آن اشكالى نداشت (7: 95). امّا در اين دوره در ايران و جهان اسلام عصر شكوفايى كتابخانه ها بود. با نظرى كوتاه و دقيق به فهرست هاى موجود چون الفهرست ابن نديم، طبقات الاطبا ابن ابى اصيبعه، الذريعه آقا بزرگ تهرانى، كشف الظنون حاجى خليفه و صدها كتابشناسى ديگر كفايت مى كند كه به اوج عظمت كتاب ها و كتابخانه هاى ايرانى و اسلامى پى برد. كتابخانه عضد الدوله ديلمى در شيراز از چنان عظمت و تنوعى برخوردار بود كه مقدسى مى نويسد: «هيچ كتابى در انواع علوم تأليف نشده، مگر اينكه نسخه اى از آن در اين كتابخانه موجود باشد». هنگامى كه ابن سينا از طرف نوح بن منصور به سمت كتابدار دربار انتخاب شد، با ديدن كتابخانه شگفت زده شد و نوشت: «كتاب ها با موضوع هاى مختلف در


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
334

كتابخانه صاحب و سرنوشت آن

چنانچه گفته شد صاحب بن عباد دانشمند و نويسنده اى ارجمند و اهل مطالعه بود و به گردآورى كتاب علاقه وافرى داشت. هر گاه از تأليف جديدى آگاهى مى يافت، با سعى تمام نسخه اى از آن به دست مى آورد و براى مطالعه در كتابخانه اش قرار مى داد و اگر آن را نمى پسنديد به صاحبش برمى گرداند. چنانكه در توصيف كتاب الاغانى ابوالفرج اصفهانى دانشمند مشهور ايرانى مى نويسد: «در كتابخانه ام 000/117 جلد كتاب نفيس دارم ليكن آن گاه كه كتاب الاغانى را به دست آوردم از خواندن كتاب هاى ديگر بازماندم» (1: 182 ـ 183). كتابخانه صاحب بن عباد بسيار بزرگ بود و بيشتر آثار زمانه را دربرداشت. كتاب هاى آن در عصرى گردآورى و فراهم آمده بود كه هنوز چاپ، اين رويداد بزرگ تمدن بشرى اختراع نشده بود. براى تكثير نوشته اى بايد از آن نسخه بردارى مى شد؛ كه كارى بس دشوار و مستلزم صرف وقت و هزينه زيادى بود. در معجم الادبا ج 6، روضات الجنات، ج 2 و بسيارى از منابع ديگر شكوه و عظمت اين كتابخانه را ذكر كرده اند. آمار مختلفى براى تعداد كتاب هاى آن چون 206 هزار، 140 هزار، 117 هزار، 114 هزار است و 100 هزار گفته اند. همگى آمار فوق مى تواند صحيح باشد و اين به علت دوره هاى مختلف زندگانى صاحب است كه با گذشت زمان بر تعداد كتاب هاى آن افزوده شده است، امّا همگى منابع، فهرست كتاب هاى آن را مشتمل بر 10 جلد دانسته اند كه براى حمل كتاب هاى مذهبى آن به 400 شتر و به گفته اى 700 شتر نياز بوده است. ثعالبى مى گويد كه ابوالحسن محمد بن الحسين الفارسى النحوى از صاحب نقل كرده است كه «از طرف ابو العباس تاش نامه اى از نوح بن منصور پادشاه خراسان، كه به خط خود آن را نگاشته بود، به من رسانيد نوح در آن نامه مرا به خراسان فرا خواند و گفت، اگر به خراسان روم مرا وزارت داده و در اداره كشور بر من اعتماد نموده، گنجينه اموال را در اختيارم نهاده و دست مرا در تمام امور كشور و تصميمات باز مى گذارد. من در پاسخ او عذرهاى گوناگون آوردم از جمله گفتم: دستگاه وزارت من بزرگى و عظمت بسيار دارد و تنها براى انتقال كتابخانه ام چهارصد شتر لازم است تا چه رسد به اسباب و ادوات ديگر». صاحب بن

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج14
    تعداد جلد :
    6
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 93658
صفحه از 416
پرینت  ارسال به