101
جغرافياي ري

جغرافياي ري
100

4. مذهب مردم رى

مذهب مغ ها مذهب رسمى ماديها بود. ۱ در مذهب مغ ها اطّلاعاتى در دست نيست و محققاً نمى توان گفت كه مذهب زرتشت در اين زمان در ماد منتشر بوده يا نه؟ ۲ مغان كه رى مركز ايشان بود گويا نيز از مردم همان سرزمين بوده اند. ۳ و در باب توجه مغان و مردم رى در عهد دولت ماد و هخامنشيان به آتش و آتشكده و احترام و ستايش اين عنصر كه لازمه آن آباد بودن آتشكده است ترديدى وجود ندارد. ۴ نيز چنان كه پيشتر گذشت شهر رى در ديدگاه زرتشتيان از جايگاه ويژه اى برخوردار بود و اين مذهب قرن ها در اين سامان رواج داشت و آثار و بقاياى تاريخى مقابر يا آتشكده زرتشتيان در حوالى رى مشهود است. پيش از اسلام، اقليتى از يهود هم در رى زندگى مى كردند و اين شهر در نزد پيروان تورات و انجيل از احترام برخوردار بود. نيز خرمدينان هم در رى نفوذ داشتند. پس از ظهور اسلام كه به سقوط ساسانيان انجاميد. رى توسّط مسلمين به سال 23ه . فتح شد. ۵ سرانجام مردم اين ناحيه مذهب تسنن را پذيرفتند. در دوران بنى اميّه، شهر رى يكى از نواحى هوادار امويان بود. اما طولى نكشيد كه مذهب شيعه هم در رى گسترش يافت. ياقوت حموى نوشته است احمد بن حسن ماردانى كه مذهب شيعه داشت در سال 275ه . بر رى سلطه يافت و مذهب تشيع را در آنجا
رايج گردانيد. ۶ امّا نفوذ علويان به رى و كثرت راويان و اصحاب رازى امامان معصوم از زمان حضرت باقر عليه السلام تا زمان امام عسكرى عليه السلام بيان گر وجود رجال شيعى اهل رى، پيش تر از تاريخ ذكر شده است و اين حاكى از نفوذ و سابقه ديرينه تر تشيع در رى است. همچنين تدوين قديمى ترين جوامع حديثى شيعه، كتاب شريف كافى توسط ثقة الاسلام كلينى رازى كه در قرن سوم و چهارم هجرى مى زيست؛ نشانى بر قدمت تشيع در ناحيه رى است.
رى به عهد علويان و ديالمه و ساير حكومت هاى محلّى شيعى ناحيه شمال ايران، شاهد گسترش بيشتر مذهب تشيع بود؛ امّا شيعيان رى در حمله غزنويان متحمل خسارات سنگينى گرديدند. با اين همه در دوره سلاجقه اكثريت رى، شيعه بودند. ۷ و بقيّه اهالى آن شافعى و حنفى بوده اند كه شماره شافعيان كمتر و حنفيان بيشتر بودند. در آن عصر بخشى از جمعيت ناحيه رى را زيدى ها تشكيل مى دادند. ۸ فرقه اسماعيليه هم در ناحيه رى پيروانى داشته است. ۹
بنابر نوشته ياقوت در نواحى اطراف رى، جز شيعيان نمى زيستند و اندكى داراى مذهب حنفى بوده و شافعى در ميان آن ها وجود نداشت. و اهل شهر نصفش شيعه و بقيّه شافعى و حنفى بودند كه شافعى كمتر و حنفى بيشتر بودند. ۱۰ حمداللّه مستوفى در قرن هشتم در مورد مذهب مردمان رى مى نويسد:
اهل شهر و اكثر ولايات، شيعه اثناعشريند الا ديه قوهه و چند موضع ديگر كه حنفى باشند. ۱۱
كجورى مى نويسد:
در اين شهر سه طايفه بوده اند: شيعه و حنفى و شافعى. امّا شيعه بيشتر بوده اند و در سواد اعظم آن مسكن داشته اند و حنفى بيشتر از شافعى و اهالى قراى شهر رى هم شيعى بودند. ۱۲
دكتر كريمان مى نويسد:
بيشتر اهل شهر رى شيعه بودند. چنان كه صاحب فضايح الروافض كه خود از مردم رى و از دشمنان شيعه است، گويد: در رى اغلب رافضيند. ۱۳
وى همچنين مى نويسد:
در عصر طبرسى، سنّيان در شمال و شايد نيز شمال شرقى شهر، و شيعه در مغرب و جنوب غربى و جنوب شهر ساكن بوده اند. ۱۴
نيز همو در مورد بافت مذاهب اسلامى محله هاى رى در ادوار پيش از مغول مى نويسد:
در رشقان، در عابس، در مصلحگاه، دروازه آهنين، دروازه جاروب بندان، ديرينه قبه، قسمتى از مغرب باطان، قسمتى از شمال و جنوب روده، زامهران، زعفران چاى، فخرآباد، قسمتى از مشرق
فليسان، كلاهدوزان، كوى اصفهانيان، كوى فيروزه، ناهك يا ناهق، مشهد اميرالمؤمنين، سرداب از محله هاى شيعه نشين محسوب مى شده است. قسمتى از مشرق باطان، پالانگران، جيلاباد، در شهرستان، در كنده، مركز روده يا قطب روده، رويان، ساربانان، سراى ايالت، سيزين، مهدى آباد، نصرآباد (پيش از تعمير فخرالدوله و تبديل به فخرآباد) در شمار محلّه هاى سنى نشين بوده اند. ۱۵
در شهر رى آرا و فرق و نحله هاى مذهبى و كلامى متعددى وجود داشته است. مرحوم كريمان مى نويسد حدود ده فرقه اسلامى و دو فرقه غير اسلامى در شهر رى مقيم بودند كه اين خود تشتّت و درگيرى هاى فرقه اى را در اين سامان دامن مى زده است و از علل خرابى و پس رفت رى به حساب مى آمده. ۱۶ ابن اثير در ضمن حوادث سال 582 به جنگ خونين بين شيعه و سنى در رى اشاره مى كند. ۱۷ ياقوت هم به جنگ شيعه و سنى در رى اشاره مى كند كه در اين جنگ فرقه هاى حنفى و شافعى غالب شده اند و پس از آن، جنگ، بين شافعيان و حنفيان رى رخ داد كه با وجود قلّت شافعيان، آن ها پيروز ميدان نبرد شدند. ۱۸ اختلاف حنفى ها و شافعى ها به حدى بود كه خواندمير كشتار حنفى ها توسّط مغولان را به تشويق شافعى ها نسبت داده است. خواندمير مى نويسد:
شافعيان به استقبال جبه و سويداى (سبتاى) از سرداران مغول رفتند و مغولها را به جنايات هولناك يعنى قتل نصف شهر كه حنفى مذهب بودند دعوت و تحريض نمودند. و مغولان نخست حنفيان را از دم تيغ بى دريغ گذرانيده و بعد از آن با خود گفتند كه از مردمى كه در خون هم وطنان خود سعى مى نمايند توقع چه خوبى مى توان داشت آنگاه شافعيان را از عقب حنفيان روان كردند. ۱۹
مذهب شهر رى در آغاز نفوذ اسلام با گرايش اموى گرى و ناصبى ۲۰ شروع و به تدريج به سوى تشيع تمايل پيدا نمود تا در قرن هشتم هجرى به نوشته مستوفى اكثريت قاطع آن به تشيع اثنى عشرى گرويدند. پس از حمله مغول، ظهور حكومت هاى شيعى در ايران همانند ايلخانان، جلايريان، مرعشيان، سربداران، قراقويونلوها و ... و سرانجام صفويان منجر به سيطره تشيع، حتى در مناطق سنّى نشين گرديد. و طبعاً شهرى همانند رى و با اكثريتى شيعى در اين تحولات، يكسره به تشيع گرويد.

1.ايران باستان، ج ۱، ص ۲۲۰.

2.همان مأخذ، ج ۱، ص ۲۲۰.

3.رى باستان، ج ۲، ص ۳.

4.همان مأخذ، ج ۲، ص ۲۸.

5.البلدان يعقوبى، ص ۴۰. در مورد سال فتح رى اقوال ديگرى هم وجود دارد كه به اختصار در بخش تاريخ رى آمده است.

6.معجم البلدان، ج ۳، ص ۱۲۱.

7.النقض، ص ۴۸۹ و ۴۹۰.

8.همان مأخذ، ص ۴۵۸.

9.رى باستان، ج ۲، ص ۵۸.

10.معجم البلدان، ج ۳، ص ۱۱۷.

11.نزهة القلوب، ص ۵۴.

12.جنة النعيم، ص ۳۹۲.

13.طبرسى و مجمع البيان، ج ۱، ص ۱۲۴.

14.همان مأخذ، ص ۱۲۷.

15.رى باستان، ج ۲، ص ۸۸ .

16.ر.ك: رى باستان، ج ۲، ص ۵۹ و بخش مذهب در رى.

17.الكامل، ج ۷، ص ۳۱۹.

18.معجم البلدان، ج ۳، ص ۱۱۷.

19.ر.ك: حبيب السير، ج ۳، ص ۳۲ و ۳۳. مرحوم دكتر كريمان نام سردار مغول را سوبداى (Subuday) نوشته است. تهران در گذشته و حال، ص ۷۸ و عباس اقبال هم نام وى را سبتاى نوشته است. تاريخ مفصل ايران، ص ۴۳۱.

20.اسكافى رى را در شمار مناطقى مى آورد كه پيش تر مردم آن جا ناصبى بوده و سپس مستبصر گشته اند. (المعيار والموازنة، ص ۳۲).

  • نام منبع :
    جغرافياي ري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 132780
صفحه از 200
پرینت  ارسال به