409
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

چهره ها و شخصيت گرايى در موضعگيرى هاست .
امام على عليه السلام به مردم هشدار مى داد كه شخصيت ها هر چند بزرگ و ارجمند و محبوب و معتمَد باشند ، نمى توانند معيار حق و باطل قرار گيرند . امام مى كوشيد جامعه را به لحاظ آگاهى و شناخت موضع ها و معيارها و آگاهى هاى فرهنگى ، به سطحى برساند كه شخصيت ها و مواضع آنان را ـ هر اندازه بزرگ باشند ـ ، با حق بسنجند ، نه حق را با شخصيت ها ؛ حق را معيار شناخت شخصيت بدانند ، نه شخصيت را معيار شناخت حق .

سه ـ سياست هاى اقتصادى

مردمانى كه عليه سياست هاى عثمان قيام كردند ، از جمله دلايل قيام خود را نابسامانى هاىِ اقتصادى ، گشاده دستى هاى خليفه ، بذل و بخشش هاى بى رويه ، بى توجّهى به معيشت مردم ، و ناهنجارى در اموال عمومى برمى شمردند .
در چنين فضايى ، امام على عليه السلام از يك سو بر توليد تأكيد مى ورزد ، و از سوىِ ديگر ، تنظيم بازار را در اولويت قرار مى دهد ، و در نهايت ، در تقسيم بيت المال ، نهايت دقّت را معمول داشته ، هرگونه تبعيض را در آن ، رد مى كند و شايد اين ، دشوارترين موضع امام بوده است . اصول سياست هاى علوى در اقتصاد را مى توان در عناوين ذيل برشمرد :

1 . ترويج فرهنگ كار

در آموزه هاى علوى ، توجّه به تلاش و كار ، جايگاه بلندى دارد . از ديدگاه على عليه السلام ، فقر اقتصادى ، معلول پيوند فرهنگ كسالت ، بى تحرّكى ، تنبلى و ناتوانى است . جامعه سرشار از نشاط و آكنده از تحرّك ، كه فرهنگ كار بر آن حاكم باشد ، به بيمارى فقر ـ كه زمينه بسيارى از بيمارى هاى مادّى و معنوى ، و فردى و اجتماعى


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
408

به سخن ديگر ، امام در پاسخ به آن ستايشگر ، از يك سو ، عادت زشت ثناگويى و مدّاحى امرا و رجال سياسى را در جامعه اسلامى ، قاطعانه محكوم مى كند ، و از سوى ديگر ، مى خواهد روح انتقادكردن و ژرفنگرى در اعمال مسئولان نظام اسلامى را در مردم پرورش دهد ، حتى اگر در بالاترين سطح نظام ، يعنى امام معصوم باشد ، و در عمل نيز پذيرش انتقادسازنده را در مديريت عالى جامعه اسلامى رايج گرداند .

4 . برخورد امام على عليه السلام با انتقادهاى ويرانگر

نكته اى كه در پايان اين بحثْ بايد بدان توجه كرد ، برخورد هوشمندانه امام با انواع انتقادهاست . ملاحظه سيره وى در برخورد با انتقادها و اعتراضات سه جريان عمده سياسى مخالف خود «ناكثين ، قاسطين و مارقين» ، نشان مى دهد كه اگر او به صورت رسمى و عملى از مردم مى خواهد تا انتقاد خود را با صراحتْ بيان كنند ، ليكن به افراد قدرت طلب و كينه توز و توطئه گر ، اجازه نمى دهد براى رسيدن به مقاصد سياسى و به بهانه نقد و انتقاد ، هر آنچه مى خواهند ، بگويند و بنويسند . ۱

5 . حق گرايى ، نه شخصيت گرايى

انسان ها هر اندازه در مسير حقْ اوج بگيرند ، امكان كژروى در آنان ، منتفى نيست . از اين رو ، شايسته است تا مردمان در پيروى از شخصيت ها به اين نكته توجّه كنند و هرگز انسان ها را «مطلق» ندانند . توجّه به اين نكته و ديگر آموزه هاى بيدارگر امام على عليه السلام در اين باره را بايد اساسى ترين رهنمودهاى آن بزرگوار در تصحيح فرهنگ عمومى تلقّى كرد . روشن است كه در جريان هاى اجتماعى و سياسى ، بيشترين انحراف هاى سياسى و اجتماعى ، ناشى از مطلق گرايى درباره

1.بنگريد به : رهبرى در اسلام ، محمد محمدى رى شهرى : ص ۳۹۱ ـ ۴۱۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 60219
صفحه از 588
پرینت  ارسال به