چهره ها و شخصيت گرايى در موضعگيرى هاست .
امام على عليه السلام به مردم هشدار مى داد كه شخصيت ها هر چند بزرگ و ارجمند و محبوب و معتمَد باشند ، نمى توانند معيار حق و باطل قرار گيرند . امام مى كوشيد جامعه را به لحاظ آگاهى و شناخت موضع ها و معيارها و آگاهى هاى فرهنگى ، به سطحى برساند كه شخصيت ها و مواضع آنان را ـ هر اندازه بزرگ باشند ـ ، با حق بسنجند ، نه حق را با شخصيت ها ؛ حق را معيار شناخت شخصيت بدانند ، نه شخصيت را معيار شناخت حق .
سه ـ سياست هاى اقتصادى
مردمانى كه عليه سياست هاى عثمان قيام كردند ، از جمله دلايل قيام خود را نابسامانى هاىِ اقتصادى ، گشاده دستى هاى خليفه ، بذل و بخشش هاى بى رويه ، بى توجّهى به معيشت مردم ، و ناهنجارى در اموال عمومى برمى شمردند .
در چنين فضايى ، امام على عليه السلام از يك سو بر توليد تأكيد مى ورزد ، و از سوىِ ديگر ، تنظيم بازار را در اولويت قرار مى دهد ، و در نهايت ، در تقسيم بيت المال ، نهايت دقّت را معمول داشته ، هرگونه تبعيض را در آن ، رد مى كند و شايد اين ، دشوارترين موضع امام بوده است . اصول سياست هاى علوى در اقتصاد را مى توان در عناوين ذيل برشمرد :
1 . ترويج فرهنگ كار
در آموزه هاى علوى ، توجّه به تلاش و كار ، جايگاه بلندى دارد . از ديدگاه على عليه السلام ، فقر اقتصادى ، معلول پيوند فرهنگ كسالت ، بى تحرّكى ، تنبلى و ناتوانى است . جامعه سرشار از نشاط و آكنده از تحرّك ، كه فرهنگ كار بر آن حاكم باشد ، به بيمارى فقر ـ كه زمينه بسيارى از بيمارى هاى مادّى و معنوى ، و فردى و اجتماعى