بحث های مقارن در علم الحديث(2): خبر متواتر - صفحه 135

1ـ مفهوم متواتر در نگاه لغت شناسان

بى گمان، بررسى مفهوم تواتر در كتاب هاى فرهنگ و لغت نقش بسزايى در روشن شدن حقيقت آن دارد. از اين رو توجّه به معناى آن ضرورى است.
لغويين مادّه تواتر را به معناى آمدن و تحقق چيزى كه پى در پى و به تدريج حاصل مى گردد، دانسته اند.
  خليل (م.175هـ.ق.) در كتاب العين مى نويسد:
«والمواترة: المتابعه.» ۱
ابن فارس (م.395هـ.ق.) مى نويسد:
«أما المتواترة فى الأشياء، فقال اللحيانى: لاتكون مواترة إلاّ إذا وقعت بينهما فترة وإلاّ فهى مداركه». ۲
ابن اثير (م.606هـ.ق.) مى نويسد:
«حديث ابى هريره ”لابأس أن يواتر قضاء رمضان“ أى يفرقه، فيصوم يوماً و يفطر يوماً….» ۳
فيومى (م.770هـ.ق.) در اين باره مى نويسد:
«التواتر و هو التتابع. يقال تواترت الخيل، إذا جاءت يتبع بعضها بعضاً. ومنه جاءوا تترى، أى متتابعين وتراً بعد وِتر». ۴
از آنچه ملاحظه شد، روشن مى گردد متواتر، وصف چيزى مى باشد كه تحقق آن به تدريج و پى در پى حاصل مى شود و در اين معنا، ميان لغويون اختلافى وجود ندارد.
مؤيّد، بلكه دليل اين معنا براى كلمه متواتر، آيه ذيل است:
«ثم أرسلنا رسلنا تتراً كل ما جاء امةً رسولها كذبوه فاتبعنا بعضهم بعضاً؛ ۵
سپس فرستادگان خود را پياپى فرستاديم، هرگاه براى امّتى پيامبرش آمد، او را دروغ گو شمردند، پس آنان را يكى پس از ديگرى (به هلاكت) رسانديم.»

1.كتاب العين، عبد الرحمن الخليل، منشورات دارالهجرة، ج ۷، ص ۱۳۳

2.معجم مقائيس اللغة، أبى الحسن أحمد بن فارس، مكتب الأعلام الإسلامى، ج ۶، ص ۸۴

3.النهاية فى غريب الحديث والأثر، إبن أثير،مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، ج ۵، ص ۱۴۷

4.مصباح المنير فى غريب الشرح الكبير، فيومى،دارالكتب العلمية، ج ۲، ص ۸۹

5.سوره مومنون (۲۳)، آيه ۴۴

صفحه از 153