9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

۰.9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .

9222.بحار الأنوار به نقل از أبو سعيد : على عليه السلام وارد بازار مى شد و مى فرمود : اى بازاريان! از خدا بترسيد و از سوگند خوردن دورى كنيد ؛ زيرا سوگند ياد كردن گر چه كالا را به فروش مى رساند ، اما بركت را مى برد . همانا كاسب گنهكار است ، مگر آن كاسبى كه در داد و ستد، حق را را رعايت كند ، بدرودتان باد! سپس مى رفت و چند روز بعد دوباره مى آمد و سخنانى بدين گونه مى فرمود . هرگاه آن حضرت وارد بازار مى شد بازاريان مى گفتند : مرد شكنبه آمد ؛ يعنى، شكم گنده ، و حضرت مى فرمود : پايينش غذاست و بالايش علم .