من وصيّته عليه السلام لكميل بن زياد: يا كميل! لست واللّه متملقاً حتى أطاع و لاممنياً حتى لاأعصى و لا مائلاً لطعام الأعراب حتى انحل امرة المؤمنين وادعى بها.
(تحف العقول صفحه ۱۷۵)
در اين فراز از وصيت، حضرت از روشهاى متداول و معمولى كه اهل دنيا براى بدستآوردن حكومت و تحكيم و حفظ آن، به آنها متشبث مىشوند تبرّى مىجويد.
تملق هميشه، در برابر صاحبان قدرت و سرمايه و مقام نيست. گاهى يك حاكم به آحاد ملت و حتى به افراد زيردست و مطيع نيز تملق مىگويد تا اين كه از او اطاعت كنند.
مىفرمايد: من آرزوها را در دل مردم زنده نمىكنم و آنان را با وعدههاى پوچ و توخالى سرگرم نمىكنم تا از من اطاعت كنند، و گرايش به خوراك ساده صحرانشينان نكرده و مثل آن غذا نمىخورم تا از اين طريق رياست و امارت مؤمنين را بدست گيرم.
بايد توجه كرد كه اين جمله را كسى مىگويد كه سادهترين طعامها را ميل كرده، سختترين و دشوارترين شرائط را براى خود در زندگى انتخاب كرده بود. اما در عين حال مىفرمايد: من به خاطر حكومت، رياكارى و تظاهر نمىنمايم و اين مسأله براى ما، خيلى مهم است و بايد از آن درس بگيريم كه هدف و نيت ما خالص و الهى باشد و هر كار كه انجام مىدهيم، از متن شرع فقط براى خدا باشد.