گزیده سخنان امام باقر عليه السلام

گزیده سخنان امام باقر عليه السلام

گزیده‌ سخنان امام باقر عليه السلام برگرفته از کتاب «گزیده تحف العقول»

6 . سخنان امام باقر عليه السلام

۱۳۱.تَوَقَّ مُجازَفَةَ الهَوى بِدَلالَةٍ مِنَ العَقلِ؛

۰.به رهبرىِ خِرد ، از در افتادن در هلاكت به وسيله هواى نفس ، خود را نگه دار.

۱۳۲.سُدَّ سَبيلَ العُجبِ بِمَعرِفَةِ النَّفسِ؛

۰.راه خودبينى را با خويشتن شناسى بر بند.

۱۳۳.تَخَلَّص إلى راحَهِ النَّفسِ بِصِحَّةِ التَّفويضِ وَاطلُب راحَةَ البَدَنِ بإجمامِ القَلبِ؛

۰.با واگذارىِ [همه چيزِ خود به خدا] ، به آسايشِ ضمير خويش دست ياب و آسودگى تن را در آسايش (و آرامش) دل بجوى.

۱۳۴.تَعَرَّض لِرِقَّةِ القَلبِ بِكَثرَةِ الذِّكرِ فِي الخَلَواتِ؛

۰.با بسيارىِ ذكر در خلوت ، به دل نرمى نايل شو.

۱۳۵.تَزَيَّن للّهِِ بِالصِّدقِ فِي الأعمالِ؛

۰.با راستْ كردارى ، خود را براى خدا بياراى.

۱۳۶.إيّاكَ وَالغَفلَةَ فَفِيها تَكونُ قَساوَةُ القَلبِ؛

۰.مبادا دست خوش غفلت شوى كه در آن ، سنگ دلى باشد.

۱۳۷.اُطلُب بَقاءَ العِزِّ بإماتَةِ الطَّمَعِ؛

۰. با كُشتنِ طمع ، پايدارىِ عزّت را بجوى.

۱۳۸.لا شَرَفَ كَبُعدِ الهِمَّةِ؛

۰.شرافتى چون بلندْ همّتى نيست.

۱۳۹.لامُصيبَةَ كَاستِهانَتِكَ بِالذَّنبِ ورِضاكَ بِالحالَةِ الَّتي أنتَ عَلَيها؛

۰.مصيبتى چون ناچيز شمردن گناهت و خشنودى ات از حالى كه دارى نيست.

۱۴۰.لافَضيلَةَ كَالجِهادِ ، ولاجِهادَ كَمُجاهَدَةِ الهَوى؛

۰.فضيلتى چون جهاد نباشد ، و هيچ جهادى چون پيكار با هواى نفْس نيست.

۱۴۱.إيّاكَ وَالتَّفريطَ عِندَ إمكانِ الفُرصَةِ ، فَإنَّهُ مَيَدانٌ يَجري لِأهلِهِ الخُسرانَ؛

۰.به هنگام فرصت ، از كوتاهى كردن بپرهيز ؛ زيرا اين ميدانى است كه براى رهسپارانش زيان به بار مى آورد.

۱۴۲.فَأنزِل نَفسَكَ مِنَ الدُّنيا كَمَثَلِ مَنزِلٍ نَزَلتَهُ ساعَةً ثُمَّ ارتَحَلتَ عَنهُ؛

۰.خود را در دنيا چنان منزل ده كه گويى ساعتى در آن منزل دارى وسپس از آن مى كوچى.

۱۴۳.اَلكَمالُ كلُّ الكَمالِ التَّفَقُّهُ فِي الدّينِ وَالصَّبرُ عَلَى النّائِبَةِ وتَقديرُ المَعيشَةِ؛

۰.تمامت كمال ، فهم اندوزى در دين و بردبارى بر ناگوارى و اندازه نگاه داشتن در زندگانى است.

۱۴۴.قُم بِالحَقِّ وَاعتَزِل ما لايَعنيكَ؛

۰.به حق قيام كن و از آنچه سودت نمى دهد [وبه تو مربوط نيست] كناره گزين.

۱۴۵.اِستَشِر في أمرِكَ الَّذينَ يَخشَونَ اللّهَ؛

۰.در كار خود ، [فقط] با كسانى مشورت كن كه از خدا مى ترسند.

۱۴۶.ثَلاثَةٌ مِن مَكارِمِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ : أن تَعفُوَ عَمَّن ظَلَمَكَ ، وتَصِلَ مَن قَطَعَكَ ، وتَحَّلَمَ إذا جُهِلَ عَلَيكَ؛

۰.سه چيز ، از كرامت هاى دنيا و آخرت است : آن كس را كه به توستم كرده ببخشايى ، به آن كه از تو گسسته بپيوندى ، و چون بر تو جهالتى رود ، بردبارى كنى.

۱۴۷.إنَّ اللّهَ يُحِبُّ أن يُسألَ ويُطلَبَ ما عِندَهُ؛

۰.خداوند ، خوش دارد كه از او خواهش شود و از آنچه نزد اوست ، درخواست گردد.

۱۴۸.مَن لَم يَجعَلِ اللّهُ لَهُ مِن نَفسِهِ واعِظاً فَإنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَن تُغنِيَ عَنهُ شيئاً؛

۰.هر كه خداوند او را پندآموز خويش نساخته ، هرگز پندهاى مردم ، او را سودى نمى دهد.

۱۴۹.مَن كانَ ظاهِرُهُ أرجَحَ مِن باطِنِهِ خَفَّ مِيزانُهُ؛

۰.هر كه ظاهرش گران سنگ تر از باطنش باشد ، ترازويش سبُك آيد.

۱۵۰.لايَكونُ العَبدُ عالِماً حَتّى لايَكونَ حاسِدا لِمَن فَوقَهُ ولا مُحَقِّرا لِمَن دُونَهُ؛

۰.بنده ، دانشمند نيست ، مگر آن كه بر زبردست خود [در دانش] رشك نبرد و زيردست خود را خوار نشمرد.

۱۵۱.إنَّ أعجَلَ الطّاعَةِ ثَواباً لَصِلَةُ الرَّحِمِ؛

۰.راستى كه زودْ پاداش ترين طاعت ، صله رحم است.

۱۵۲.إنَّ اليَمينَ الكاذِبَةَ وقَطيعَهَ الرَّحِمِ لَيَذَرانِ الدِّيارَ بَلاقِعَ مِن أهلِها؛

۰. راستى كه سوگند دروغ وقطعِ رحم ، خانه ها را از اهلش تهى مى گذارد (ويرانى به بار مى آورد) .

۱۵۳.اِعرِفِ المَوَدَّةَ في قَلبِ أخيكَ بِمالَهُ في قَلبِكَ؛

۰.دوستى را در دلِ برادرت ، از آنچه نسبت به او در دل توست ، بشناس.

۱۵۴.أربَعٌ مِن كُنوزِ البِرِّ : كِتمانُ الحاجَةِ وكِتمانُ الصَّدَقَهِ و كِتمانُ الوَجَعِ وكِتمانُ المُصيبَةِ؛

۰.چهار چيز از گنجينه هاى نيكى است : نهان داشتن نياز ، پنهان دادن صدقه ، پنهان داشتن درد ، و نهان داشتن مصيبت.

۱۵۵.مَن حَسُنَ بِرُّه بِأهلِهِ زِيدَ في عُمرِهِ؛

۰.هركه با خانواده خود خوش رفتار است ، عمرش بسيار خواهد بود.

۱۵۶.اَلتَّواضُعُ الرِّضا بِالمَجلِسِ دُونَ شَرَفِهِ وأن تُسَلِّمَ عَلى مَن لَقيتَ وأن تَترُكَ المِراءَ وإن كُنتَ مُحِقّاً؛

۰.فروتنى آن است كه [انسان] به نشستن در جايى فروتر از شأنش راضى باشد ، و به هر كس برخوردى سلام گويى ، و هر چند بر حق باشى ، كشمكش را رها كنى.

۱۵۷.إنَّ اللّهَ يُبغِضُ الفاحِشَ المُتَفَحِّشَ؛

۰.خداوند ، دشنامگوى بدزبان را دشمن مى دارد.

۱۵۸.يَقولُ اللّهُ : ابنَ آدمَ! اجتَنِب ما حَرَّمتُ عَلَيكَ تَكُن مِن أورَعِ النّاسِ؛

۰.خدا مى فرمايد : «اى آدميزاده! از آنچه بر تو حرام كرده ام ، دورى كن تا ازپارساترينِ مردم باشى».

۱۵۹.اَلبِشرُ الحَسَنُ وطَلاقَهُ الوَجهِ مَكسَبَةٌ لِلمَحَبَّةِ وقُربَةٌ مِنَ اللّهِ؛

۰. چهره خرّم وگشادگىِ رخسار ، مايه جلب دوستى و نزديكى به خداست.

۱۶۰.اَلحَياءُ والإيمانُ مَقرونانِ في قَرَنٍ فَإذا ذَهَبَ أحدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ؛

۰.حيا و ايمان به يك ريسمان پيوسته اند . چون يكى برود ، ديگرى نيز ازپىِ آن برود.

۱۶۱.مَن عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثلُ أجرِ مَن عَمِلَ بِهِ ولايُنقَصُ اُولئِكَ مِن اُجورِهِم شَيئاً؛

۰.كسى كه بخشى از هدايت را آموزش دهد ، او را اجرى مانند آن كس است كه به آن عمل كند و از اجر آنان چيزى كاسته نشود.

۱۶۲.لَيسَ مِن أخلاقِ المُؤمِنِ المَلَقُ وَالحَسَدُ إلاّ في طَلَبِ العِلمِ؛

۰.چاپلوسى و رشك بردن ، جز در طلب دانش ، از اخلاق مؤمن نيست.

۱۶۳.مِنَ الغِيبَةِ أن تَقولَ في أخيكَ ما سَتَرَهُ اللّهُ عَلَيهِ؛

۰.از [انواع] غيبت ، آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند ، آن را پوشيده داشته است.

۱۶۴.إنَّ أشَدَّ النّاسِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ عَبدٌ وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلى غَيرِهِ؛

۰.حسرت زده ترينِ مردم به روز رستاخيز ، بنده اى است كه عمل عادلانه اى را توصيف كرده ، ولى خود ، خلاف آن را به كار بسته باشد.

۱۶۵.عَلَيكُم بِالوَرَعِ وَالاِجتِهادِ وصِدقِ الحَديثِ وأداءِ الأمانَةِ إلى مَنِ ائتَمَنَكُم عَلَيها بِرًّا كانَ أو فاجِرا؛

۰.بر شما باد پارسايى و كوشايى و راستگويى و اين كه امانت را به آن كه شما را امين شمرده ، خواه نكوكار باشد يا تبهكار ، باز بپردازيد.

۱۶۶.صِلَةُ الأرحامِ تُزَكِّي الأعمالَ وتُنمِي الأموالَ وتَدفَعُ البَلوى وتُيَسِّرُ الحِسابَ وتُنسِئ فِي الأجَلِ؛

۰. صله رَحم ، كردارها را بپالايد و اموال را بيفزايد و بلا را بگردانَد وحساب را آسان كند و مرگ را به تأخير اندازد.

۱۶۷.اِعلَم أنَّ طالِبَ الحاجَةِ لَم يُكرِم وَجهَهُ عَن مَسألَتِكَ فَأَكرِم وَجهَكَ عَن رَدِّهِ؛

۰.بدان كه نيازْخواه ، آبرويش را با اظهار حاجت پيش تو حفظ نكرده است . پس تو آبرويت را با ردّ نكردن (و دريغ نداشتن از) او نگاه دار.

۱۶۸.اَلكَسَلُ يَضُرُّ بِالدِّينِ وَالدُّنيا؛

۰.تنبلى به دين و دنيا زيان مى رساند.

۱۶۹.قُولُوا لِلنّاسِ أحسَنَ ما تُحِبّونَ أن يُقالَ لَكُم؛

۰.بهترين چيزى كه مى خواهيد مردم به شما بگويند ، به آنها بگوييد.

۱۷۰.إنَّ اللّهَ يُحِبُّ إفشاءَ السَّلامِ؛

۰.خدا ، فاش كردن سلام را دوست دارد.