گزیده سخنان امام كاظم عليه السلام

گزیده سخنان امام كاظم عليه السلام

گزیده‌ سخنان امام كاظم عليه السلام برگرفته از کتاب «گزیده تحف العقول»

8 . سخنان امام كاظم عليه السلام

۲۱۱.يا هشامُ! لاتَمنَحُوا الجُهّالَ الحِكمَةَ فَتَظلَمُوها ولا تَمنَعوها أهلَهافَتَظلَموهُم؛

۰.اى هشام! حكمت را به نادانان مياموزيد كه بر آن ستم روا داشته ايد ، و از شايستگانش دريغ مداريد كه به آنان ستم كرده ايد.

۲۱۲.يا هشامُ! لادينَ لِمَن لامُرُوَّةَ لَهُ ولا مُرُوَّةَ لِمَن لاعَقلَ لَهُ؛

۰.اى هشام! آن را كه مردانگى نباشد ، دين نباشد ، و آن را كه خِرد نباشد ، مردانگى نباشد.

۲۱۳.يا هشامُ! إنَّ العاقِلَ لايَكذِبُ وإن كانَ فيهِ هَواهُ؛

۰.اى هشام! خردمند دروغ نگويد ، هر چند دلخواهش باشد.

۲۱۴.يا هشامُ! إنَّ العاقِلَ لايُحَدِّثُ مَن يَخافُ تَكذيبَهُ ولا يَسألُ مَن يَخافُ مَنعَهُ؛

۰.اى هشام! خردمند با آن كس كه از تكذيبش بيم دارد ، سخن نمى گويد ، و ازهر كس كه از دريغ ورزى اش بيم دارد ، درخواست نمى كند.

۲۱۵.اِستَحيُوا مِنَ اللّهِ في سَرائِرِكُم كَما تَستَحيُونَ مِنَ النّاسِ في عَلانِيَتِكُم؛

۰.از خدا در نهان هاى خويش شرم داريد ، همچنان كه در عيان از مردم ، شرم مى كنيد.

۲۱۶.يا هشامُ! تَعلَّم مِنَ العِلمِ ما جَهِلتَ وعَلِّمِ الجاهِلَ مِمّا عُلِّمتَ؛

۰. اى هشام! آنچه از دانش [تاكنون] نياموخته اى ، بياموز و از آنچه آموخته اى ، به نادان بياموز.

۲۱۷.أكمَلُ المُؤمنينَ إيماناً أحسَنُهُم خُلقا؛

۰.كامل ترينِ مؤمنان در ايمان ، نيك خوترين آنهاست.

۲۱۸.يا هشامُ! مَثَلُ الدُّنيا مَثَلُ ماءِ البَحرِ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاًحتّى يَقتُلَهُ؛

۰.اى هشام! داستان دنيا به آب دريا مانَد كه تشنه هر چه از آن بنوشد ، تشنگى اش فزونى يابد تا او را بكُشد.

۲۱۹.يا هشامُ! إيّاكَ والكِبرَ فَإنَّهُ لايَدخُلُ الجَنَّةَ مَن كانَ في قَلبِهِ حَبَّهٌ مِنَ الكِبرِ؛

۰.اى هشام! از بزرگنمايى بپرهيز ؛ زيرا هر كس در او هموزنِ دانه اى بزرگنمايى باشد ، به بهشت درنيايد.

۲۲۰.يا هشامُ! لَيسَ مِنّا مَن لَم يُحاسِب نَفسَهُ في كُلِّ يَومٍ فَإن عَمِلَ حَسَناً اِستَزادَ مِنهُ وإن عَمِلَ سَيِّئاً اِستَغفَرَ اللّهَ مِنهُ وتابَ إلَيهِ؛

۰.اى هشام! از ما نيست آن كه هر روز به حساب خود نرسد [تا] اگر كار نيك كرده ، بر آن بيفزايد و اگر بد كرده ، از خدا آمرزش خواهد و به درگاهش توبه آرد.

۲۲۱.يا هشامُ! إيّاكَ وَالطَّمَعَ وَعَلَيكَ بِاليَأسِ مِمّا في أيدِي النّاسِ؛

۰.اى هشام! از طمع بپرهيز و تو را از آنچه در دست مردم است ، نوميدى بايد.

۲۲۲.مَن أيقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطِيَّةِ؛

۰.هركه به عوض (و پاداش) گرفتن يقين داشته باشد ، در بخشندگى ، گشاده دستى مى كند.

۲۲۳.مَنِ اقتَصَدَ وَقَنَعَ بَقِيَت عَلَيهِ النِّعمَةُ ومَن بَذَّرَ وأسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ؛

۰.هركه ميانه روى كند و قناعت ورزد ، نعمت بر او بپايد و هر كه بى جا مصرف نمايد و زياده روى كند ، نعمتش زوال يابد.

۲۲۴.إتَّقِ اللّهَ وقُلِ الحَقَّ وإن كانَ فيهِ هَلاكُكَ فَإنَّ فيهِ نَجاتَكَ؛

۰.از خدا پروا دار و حق را بگو ، اگر چه هلاكت تو در آن باشد ، كه نجاتت درهمان حقگويى است.

۲۲۵.إيّاكَ أن تَمنَعَ في طاعَةِ اللّهِ فَتُنفِقَ مِثلَيهِ في مَعصِيَةِ اللّهِ؛

۰.بپرهيز كه [از صرف مالى] در راه طاعت خدا دريغ ورزى ، آن گاه ، دوچندانش را در راه معصيت خرج كنى.

۲۲۶.ثَلاثٌ يَجلِينَ البَصَرَ : اَلنَّظرُ إلَى الخُضرَةِ وَالنَّظَرُ إلَى الماءِ الجاري وَالنَّظَرُ إلَى الوَجهِ الحَسَنِ؛

۰.سه چيز ديده را روشن كند : به سبزه نگريستن ، به آب روان نگريستن و به روى زيبا نگريستن.

۲۲۷.لَيسَ حُسنُ الجوارِ كَفَّ الأذى ولكِن حُسنُ الجَوارِ الصَّبرُ عَلَى الأذى؛

۰.خوشْ همسايگى [تنها] خوددارى از آزار دادن [همسايه] نيست ، بلكه شكيبايى بر آزار [ديدن از همسايه] است.

۲۲۸.إيّاكَ والضَّجَرَ وَالكَسَلَ فَإنَّهُما يَمنَعانِ حَظَّكَ مِنَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ؛

۰.از تنگْ دلى و تن آسايى بپرهيز ؛ زيرا اين هر دو ، تو را از بهره هاى دنيا وآخرتت باز مى دارد.

۲۲۹.اِجعَلوا لِأَنفُسِكُم حَظَّاَ مِنَ الدُّنيا بِإعطائِها ما تَشتَهي مِنَ الحَلالِ وما لا يَثلَمُ المُرُوَّةَ وما لا سَرَفَ فيهِ واستَعينُوا بِذلِكَ عَلى اُمورِ الدّينِ ؛

۰.براى نفس خود از دنيا بهره اى قرار دهيد . به آن اندازه كه آنچه خواهشِ حلال كند و به مردانگى خللى نرساند و زياده روى در آن نباشد ، به او بدهيد ، و از اين روش ، در انجام دادن امور دين يارى جوييد (و نيرو يابيد).

۲۳۰.مَن لَم يَتَفَقَّه فِي الدِّينِ لَم يَرضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً؛

۰.هر كه فهمِ دين نيابد ، خداوند ، هيچ كردارى را از او نپسندد.