حماقت - صفحه 3

954

صِفاتُ الأحمَقِ

۴۵۵۲.عيسى عليه السلامـ لَمّا سئلَ عنِ الأحمَقِ ـ: المُعجَبُ برأيهِ و نَفْسِهِ ، الّذي يَرى الفَضلَ كُلَّهُ لَه لا علَيهِ ، و يُوجِبُ الحقَّ كُلَّهُ لنَفْسِهِ و لا يُوجِبُ علَيها حقّا ، فذاكَ الأحمَقُ الّذي لا حِيلةَ في مُداواتِه . ۱

۴۵۵۳.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :الأحمَقُ إنِ اسْتُنبِهَ بجَميلٍ غَفَلَ ، و إن اسْتُنْزِلَ عن حَسَنٍ نَزَلَ ، و إن حُمِلَ على جَهْلٍ جَهِلَ ، و إنْ حَدّثَ كَذبَ ، لا يَفْقَهُ ، و إنْ فُقِّهَ لا يَتَفَقّه . ۲

۴۵۵۴.عنه عليه السلام :مَن نَظرَ في عُيوبِ النّاسِ فأنْكَرها ثُمّ رَضِيَها لِنَفْسِهِ فذلكَ الأحمَقُ بعَينِهِ . ۳

۴۵۵۵.عنه عليه السلام :تُعرفُ حَماقَةُ الرّجُلِ بالأشَرِ في النِّعمَةِ ، و كَثْرَةِ الذُّلِّ في المِحْنَةِ . ۴

۴۵۵۶.عنه عليه السلام :تُعرَفُ حَماقَةُ الرّجُلِ في ثلاثٍ : في كلامِهِ فيما لا يَعْنيهِ ، و جَوابِهِ عَمّا لا يُسألُ عَنهُ ، و تَهَوُّرِهِ في الاُمورِ . ۵

۴۵۵۷.عنه عليه السلام :الأحمَقُ ......... لا يَنْفَكُّ عن نَقْصٍ و خُسْرانٍ . ۶

954

صفات احمق

۴۵۵۲.عيسى عليه السلامـ در پاسخ به اين سؤال كه احمق كيست ؟ ـفرمود : خود رأى خودپسند ، كسى كه هرچه فضيلت است از آن خود مى داند و براى ديگران، بر خود هيچ فضيلتى قائل نيست، همه حقوق را براى خود مى داند و هيچ حقّى براى ديگران بر خود قائل نيست. اين است آن احمقى كه چاره اى براى درمان او وجود ندارد. ۷

۴۵۵۳.امام على عليه السلام :احمق را اگر به كار خوبى متوجّه كنى، غافل مى شود ، اگر بخواهى از نيكى دست بكشد، دست مى كشد ، اگر به نادانى وادارش كنى، در پى نادانى مى رود ، چون سخن گويد، دروغ به زبان آورد ، فهم ندارد و اگر هم به او تفهيم كنى، نمى فهمد .

۴۵۵۴.امام على عليه السلام :كسى كه عيبهاى ديگران را ببيند و آنها را زشت شمارد اما همان عيبها را در خود بپسندد، احمق واقعى است .

۴۵۵۵.امام على عليه السلام :حماقت انسان، از اين راه شناخته مى شود كه در هنگام برخوردارى سرمست شود و در تنگدستى خود را بسيار خوار كند .

۴۵۵۶.امام على عليه السلام :حماقت آدمى، از سه چيز شناخته مى شود: از بيهوده گوييهايش، از پاسخ دادنش به چيزى كه از او سؤال نمى شود، و از تهوّرش در كارها .

۴۵۵۷.امام على عليه السلام :آدم احمق ......... هيچ گاه از عيب و زيان كارى جدا نيست .

1.الاختصاص : ۲۲۱ . انظر العجب : باب ۲۵۱۳ .

2.الخصال : ۱۱۶/۹۶ .

3.نهج البلاغة : الحكمة ۳۴۹ .

4.غرر الحكم : ۴۵۲۰ .

5.غرر الحكم : ۴۵۴۲ .

6.غرر الحكم : ۱۷۹۰ .

7.آغاز اين حديث در باب ۹۵۶ (درمان احمق) خواهد آمد.

صفحه از 10