تمام عالمان دينی شيخ بهايی را ستودهاند. ما در برخی نسخههای كتابهايی داريم از معاصران شيخ بهايی كه چنان تعريفاتی از شيخ بهايی میكنند كه در مورد افراد بسيار بزرگ بشر گاهی اوقات اين تعريفات نيست
به گزارش راوی، به نقل از روابط عمومی دانشكده علوم حديث حجت الاسلام و المسلمين «عبدالهادی مسعودی» با بيان اين مطلب گفت:
تمام عالمان دينی شيخ بهايی را ستودهاند. ما در برخی نسخههای كتابهايی داريم از معاصران شيخ بهايی كه چنان تعريفاتی از شيخ بهايی میكنند كه در مورد افراد بسيار بزرگ بشر گاهی اوقات اين تعريفات نيست، من توجه شما را جلب میكنم به وصفی كه سيد عبد الطيف حسينی در مورد شيخ بهايی میكند، «اختر فروزنده، يعنی ستارۀ فروزان، سپهر معنی پيرای شيخ بهاء عاملی، قرۀ ماه تميز از جبل عامل خود به عجم منزل گزيد و به اقتباس انوار علوم مشهور شد» همه تعبيرات بسيار بالا و عربی و فارسی بسيار اديبانه در نقل قول ديگری از يك شخص ناشناخته اما معاصر با شيخ بهايی داريم، شايد چيزی حدود ده صفت بزرگ در بارۀ اين شيخ بهايی ايشان میآورد «قطب دين است، افتخار ملت است، سرور دانشمندان است» و از اين قبيل.
معاون پژوهشی دانشكده علوم حديث با اشاره به جايگاه شيخ بهايی در ميان ايرانيان گفت: شيخ بهائی در باور ايرانيان، شخصيتی اسطورهای و شايسته تحسين است. ويژگیهای منحصر به فرد اين شخصيت فرهيخته، آن چنان فراوان و متنوع است كه اعجاب انسان را بر میانگيزاد.
استاد حوزه و دانشگاه درباره زندگی شيخ بهايی گفت: شيخ الإسلام بهاء الدين عاملی، فرزند شيخ عز الدين عبد الصمد حارثی، از بزرگترين علمای شيعی و بلكه جهان اسلام به شمار میرود، شيخ بهاء الدين عاملی اصالتاً اهل جنوب لبنان در يك منطقۀ نسبتاً بزرگ به نام جبل عامل، علمای بسيار زيادی از آنجا برخاستهاند از جمله شيخ بهايی، شيخ بهايی را از اين جهت حارثی میگويند كه جد و اجداد بسيار دورش به حارث میرسند از اصحاب حضرت امام علی (عليه السلام)، شيخ بهائی در قرن دهم به دنيا آمده است، يعنی سال ۹۵۳ هجری قمری در جنوب لبنان به دنيا آمده است، اما در خردسالی به همراه پدر به ايران مهاجرت میكند، اين شناسنامۀ كوتاه شيخ بهايی هست.
محقق و پژوهشگر برجسته موسسه علمی، فرهنگی دارالحديث، افزود: شيخ بهايی از عالمان جامع الأطراف است، بهای بهايی در جامعيت شيخ بهايی است، شيخ بهايی در حساب و رياضی، معماری و طب از علوم دنيوی، استاد بود، تفسير قرآن، در اصول فقه، يعنی مبانی فهم فقاهت، و در بسياری از علوم وابسته به علوم دينی، مثل فلسفه، كلام، منطق به تمام معنا استاد و صاحب تأليف است، نه فقط فرا گرفته باشد و آشنا باشد، بلكه در حد استادی تا نهايت اين علوم را پيش رفته بود و از كتبش اين مشخص هست، شيخ بهايی هم معقول را خوب خوانده بود و هم منقول را؛ جامع علوم معقول و منقول بود.
حجت الاسلام مسعودی گفت: شيخ بهائی قريب به ۱۰۰ تأليف دارد؛ يعنی يك عددی كه ما تقريباً اگر به دوران تحصيل و تدريس شيخ بهائی تقسيم بكنيم چيزی حدود هر سال دو كتاب میشود. . آثار شيخ بهايی اين قدر فراوان هستند كه ما هنوز نتوانستهايم همۀ آثار خطی ايشان را تبديل به آثار چاپی بكنيم،حدوداً ۲۹ جلد از اين آثار در فقه هست، ۲۸ جلد در ادبيات عرب ، ۹ جلد در علوم قرآنی ، ۸ جلد در رجال و اجازات، ۶ جلد در ادعيه و مناجات، ادعيه و مناجات، عرفان حقيقی شيخ بهايی را نشان میدهد، شيخ بهايی در عين اينكه يك عالم بود يك عارف واصل و حقيقی هم بود و نه ادعايی؛ و نه فقط از تأليفاتش اين را بتوانيم بگوييم، از اين ادعيه، و مناجاتهايی كه خودش میخوانده است، اهل ذكر و عبادت و دعا و تسبيح بوده و برای ديگران هم نوشته كه به راحتی میتواند اين سوز درونی و آن معنای والای رسيدن به بالاترين قلههای قرب را در روح شيخ بهايی ببينيم و بيابيم؛ در اعتقادات و كلام ۵ جلد و ۲ جلد در مورد حديث دارد كه قابل اعتنا و بزرگ هست، از جمله اربعين شيخ بهائی كه كتاب ابتكاری و پر محتواست. كتابهای ديگری هم دارد مثل خلاصة الكتاب، كتابی كه در واقع يك كتاب ابتدايی برای تعليم حساب بوده و راجع به معماری و ... هم كتابهايی دارد، مثلاً اثر خيلی معروفی دارد در جغرافی به نام تضاريس الأرض، كه در آن زمان خودش واقعاً يك كتاب بسيار شگفت هست؛ يا مثلاً در نجوم رسالۀ اسطرلاب را دارد كه در آن زمان واقعاً يك كتاب در خور توجه بوده و هنوز هم همينطور هست، يا تشريح الأفلاك وضعيت نجومی و آسمانی آن زمان را كاملاً مشخص كرده است.
وی با اشاره به مهاجرت شيخ بهايی به ايران گفت: شيخ بهايی در كودكی همراه پدر به ايران آمدهاند ولی به نظر بنده علت مهاجرت اصلی علمای جنوب لبنان به ايران، برای تحكيم و استوارسازی حكومت نوپای شيعۀ تأسيس شده به دست صفويان بوده، چون صفويان احساس كردند كه از جهت معنوی و علمی شيعه يك مرجع قابل استناد و ارجاع و مراجعه در ايران ندارد و نياز بوده كه اين مرجع در داخل ايران حضور داشته باشد، به همين جهت دعوت میكنند از علمای شيعۀ جنوب لبنان كه من اين را اينجا میخواهم عرض بكنم كه ما به گونهای وامدار شيعيان جنوب لبنان هستيم و الآن میتوانيم بگوييم كمكها و خدماتی كه ما به لبنانیها ارائه میدهيم و لبنانیها به ما ارائه میدهند در واقع يك نوع ادامۀ همان روابط ديرينۀ بيش از ۴۰۰ سال شيعيان ايران و جنوب لبنان هست و اگرچه همۀ مسلمانان با هم برادرند ولی اين دو دسته از طايفۀ مسلمانان از ديرباز تا كنون با هم ارتباط داشتهاند و پدر شيخ بهايی خودش از علمای بسيار بزرگ و صاحب تأليف بود به همراه برخی ديگر از علما به ايران تشريف آوردند و در تعليم علمای دين و در تحكيم مبانی شيعه و در دعوت مردم به سوی احكام دين و مبادی اعتقادی شيعه بسيار كوشش كردند، شيخ بهايی هم همراه پدر در ايران ماند.
مسعودی با اشاره به جايگاه شيخ و علمای دين در عهد شاه عباس صفوی گفت: دولت صفوی اولين دولت فراگير و بزرگی در شيعه و ايران است كه ابراز میكند ما مشروعيت خودمان را از نظام مقدس روحانيت اخذ میكنيم يعنی به اعتبار اينكه امام عصر، امام مهدی (عليه السلام) غائب هستند و تشريف و حضور فيزيكی ندارند در جمع شيعيان و مسلمانان، ما موظف هستيم كه به گونهای به جای ايشان حجت شرعی داشته باشيم، صفويان میگفتند حجت شرعی اولاً و بالذات عالمان ديناند، فقهای دين، همانهايی كه خود ائمه (عليهم السلام) به ايشان ارجاع دادهاند، عالمان حديثدان فقيه، حتی شاه طهماسب به محقق كركی میگويد كه من در واقع از شما تاج سر خودم را دريافت میكنم و درخواست كرد كه تاج سلطنت را او روی سرش بگذارد. شيخ الإسلامی منصبی است كه علمای بزرگ شيعه در مركز حكومت صفويه دارند. تمام رتق و فتق امور دينی، تعيين امام جمعهها، شكوفا كردن حوزههای دينی، مدرسهها و آموزش دينی اينها همه به عهدۀ علمای دين هست. افزون بر اين عالمان دين نقش مشاوران ارشد سلاطين را داشتهاند چه در مورد حكم حرمت و حليت برخی از امور و چه در جلوگيری از منكراتی كه ممكن بود در دربار يا پايتخت و يا در نزد ارتشیها و مردم اتفاق بيافتد، ضمن اينكه حتی در امور عادی هم اينها به شاه مشورت میدادهاند، شيخ بهايی را به جهت استادی و تسلطش به امور معماری و مهندسی روز اساساً میتوانيم ايشان را بانی شهر اصفهان بناميم، يعنی پايتخت اصفهان را ايشان پايتخت و نصف جهان كرد، و تقسيم آب، تقسيم كارهای كشاورزان، ساختن بناها، شكل خيابانكشی شهر، ساختن مساجد خيلی زيبا با نقشههای زيبا چه در ايران و چه در عراق همه شيخ بهايی در بخشی از آنها سهيم بوده است.
حجت الاسلام مسعودی افزود: ما اگر بخواهيم آن هويت علمی و دينی خودمان را بازبيابيم اول بايد هويتسازان خودمان را بشناسيم. بايد ببينيم سرچشمۀ ورودی اين فرهنگ و تمدن به حوزۀ فرهنگی ايران را چه كسانی در دست داشتهاند، شيخ بهايی، محقق كركی پيش از او و خيلی پيشتر از او ابن سيناها، و خيلی از عالمان ديگر ايرانی و شيعی و اسلامی چه چيزی داشتند و چه چيزی به فرهنگ ايران تزريق كردند، ما بايد اينها را بشناسيم و بعد خودمان اينها را به نسل جهان بشناسانيم. افتخارها و غرورهای ملی، گذشتههای درخشان، تمدنهای نمايان خودمان را ما بايد از طريق كارها و شخصيتهای بزرگان خودمان در پيش ديد نسل امروز بگذاريم تا بتوانيم نسل امروز را به گذشتۀ درخشان خودمان متوجه كنيم و انگيزه بدهيم برای احيای آن، ساختن دوباره آن، شكوفا كردن استعدادها در جهت آفرينش يك ايران بسيار بالاتر و بزرگتر از آن ايران گذشته.
وی گفت: «شيخ بهايی عارف بود اما به بهانۀ پرستش خدا، پرستاری خلق را كنار نمیگذاشت، مسئوليتهای اجتماعی خويش را از ياد نمیبرد و در بازخوانی الهامهای مكرر به دل خويش راه خدمت به خلق و عبادت خدا را با هم میجست، عرفان شيخ بهايی مانع از آن نشد كه به دنيای سياست پا بگذارد. بهای بهايی در همين توازن ارزشی او است، او هم معمار وجود خويش بود، هم معمار بناها و مدرسههای متعدد، در عين حال كه در كنار شاه مینشست به آبراههای كشاورزان اصفهان نيز نظر داشت، شيخ بهايی موضعگيری كه داشت در زمان خودش میتوانيم بگوييم درستترين و صحيحترين موضع بوده است».
گفتنی است، سوم ارديبهشت روز بزرگداشت بهاءالدين محمد حسين عاملی معروف به شيخ بهائی، دانشمند نامدار قرن دهم و يازدهم هجری است. عالمی كه در علوم فلسفه، منطق، هيئت، و رياضيات متبحر و در عرصههای مختلف علمی، سياسی، هنری شهره آفاق بود.