به منظور فهم بهتر روایات توسعه در کتاب توسعه اقتصادی، باید نکاتی را در نظر داشت.
براى فهم بهترِ مضامين مندرج در روايات اين فصل پيرامون آفات توسعه ، و نيز به منظور درك اهداف اين روايات ، بايد به نكات زير عنايت نمود:
۱ . تحليل و فهم مطالب اين فصل درباره آفات توسعه و راه هاى پرهيز از آن ها ، جز در چهارچوب پيوند با توسعه پايدار و فراگير ممكن نيست ؛ چنان كه بدان اشاره شد .[۱]اما اگر مفهوم توسعه به نيازهاى مادى و زودگذر محدود شود ، ديگر سخن گفتن از آفات توسعه در اين بخش معنا ندارد . همچنين است بحث از موانع توسعه كه در قسمت چهارم از آن ياد شد .
۲ . مهم ترين آفت توسعه ، در نگرش مادى به جهان نهفته است . اين آفت آن قدر خطرناك است كه حتّى توسعه را در مفهوم محدود و دنيايى اش نيز به ضدِ توسعه تبديل مى كند .
جهان بينى مادى ، ارتباط انسان را با آفريننده جهان و عالم ابديت ناديده مى گيرد[۲]؛ و غفلت از ياد خداى سبحان و آخرت ، خود ، از انواع مفاسد و آفات است ؛ و اين از آفات اقتصادى محسوب مى شود .
در چهارچوب جهان بينى مادى ، اصول اعتقادى توسعه هيچ معنا و مفهومى ندارد ؛ و به اين ترتيب ، انسان در انتظار باقى نمى ماند تا تلاش هاى مشروع او براى دستيابى به اهداف اقتصادى نتيجه دهد ؛ بلكه كافى است تا آن تلاش ها دير به مقصود رسد[۳]يا نتايجى خلاف ميل انسان پديد آورد[۴]تا همين ، انگيزه اى براى اقدام به اعمال نامشروع گردد .[۵]
ممكن است تلاش هاى نامشروع داراى دستاوردهايى زود رس در عرصه اهداف اقتصادى باشد ؛ اما بى ترديد ، به توسعه فراگير و پايدار منجر نمى شود .
۳ . جهان بينى الهى عامل اصلى در پرهيز از آفات توسعه به شمار مى رود . از آن جا كه پيوند با آفريننده هستى و ايمان به حيات جاودان ، انسان را از در افتادن به ورطه اعمال نامشروع باز مى دارد و مانع استفاده از وسايل ناصحيح براى دستيابى به اهداف اقتصادى مى شود ، طبيعى است كه به عاملى براى پرهيز از بروز آفات توسعه تبديل گردد .
بر پايه تفكر توحيدى ، ايمان به تقدير ، با مفهوم درست و سازنده اش[۶]، در كنار مديريت و كار ، سبب مى شود كه انسان با آرامش و آسودگى زندگى كند . هر گاه انسان ايمان داشته باشد كه خداوند روزى دهنده است ، ديگر اندوه روزى را نمى خورد[۷]؛ زيرا با ايمان به اين كه خداوند روزى اش را تضمين كرده ، در طلبش تلاش مى كند ، همان گونه كه حرص نيز نمى ورزد و خود را در كام خطرها و رنج ها و سختى ها بيش از حدى كه روا است ، نمى اندازد ؛ بلكه به زندگى كريمانه قناعت مى كند[۸]و نيز هر چه را از حدّ نيازش فراتر باشد ، انفاق مى نمايد كه اين ، خود ، مايه شكوفايى اقتصاد در سطح جامعه و هم خدمتى به همه انسان ها است .[۹]
بار خدايا! ما را از شكر نعمتت غافل مگردان ، نه آن گونه كه شكوه دنيا ما را بفريبد و زيبايى هاى زيورش فريفته مان سازد ، و نه به گونه اى كه دست رنجمان كفافمان نباشد و دلِ ما از اندوه آن پُر شود . و بدين سان از بدانِ آفريدگانت بى نيازمان ساز ، و به خشنودى خود نايل فرما .
خداوندا ! اين خدمت نيز از ما بپذير و ذخيره زندگىِ جاويد ما گردان اى كسى كه بدى ها را به نيكى مبدّل مى سازى ، اى مهر ورزترين مهرورزان .
[۱]
بنگريد به: ص۵۱۸ (ثروت اندوزى و توسعه).
[۲]
بنگريد به: ص۱۰۱۳ (غفلت از آخرت).
[۳]
بنگريد به: ص۱۰۱۵ (آهسته يابى روزى).
[۴]
بنگريد به: ص۱۰۱۷ (كم شمردن روزى).
[۵]
بنگريد به: ص۱۰۲۱ (طلب حرام).
[۶]
بنگريد به: ص۵۰۷ (تقدير و توسعه).
[۷]
بنگريد به: ص۵۳۱ (روزى تقدير و تقسيم شده است).
[۸]
بنگريد به: ص۵۱۷ (قناعت و توسعه).
[۹]
بنگريد به: ص۵۱۵ (زهد و توسعه).