ضربه سرنوشت ساز در جنگ خندق

ضربه سرنوشت ساز در جنگ خندق

عملکرد امام علی(ع) در جنگ خندق در رکاب پیامبر اکرم(ص) بسیار سرنوشت ساز بود.

هنگامى كه بنى نضير از اطراف مدينه رفتند (گروهى به خيبر و گروهى به شام) ، سران آنها به تحريك مشركان پرداختند و آنان را به هم پيمانى با يهود و فراهم آوردن سپاه از تمام قبايل و حمله به مدينه با يارى يهوديان ترغيب كردند .

چنين شد كه سپاهى بزرگ ، متشكّل از ده هزار نفر از تمام مخالفان حكومت نوبنياد پيامبر صلى الله عليه و آله ، گِرد آمد و راهى مدينه شد . از اين رو ، اين نبرد ، عنوان «نبرد احزاب» به خود گرفت .

پيامبر صلى الله عليه و آله ، در چگونگى رويارويى با دشمن ، با يارانش به رايزنى پرداخت . سلمان ، پيشنهاد كرد كه در ورودى مدينه ، «خندق» كَنده شود تا دشمن ، زمينگير شود . اين پيشنهاد ، پذيرفته شد و پيامبر صلى الله عليه و آله به يارانش فرمان كَندن خندق را داد و خود نيز براى اين كار ، همكارى نمود .

سپاه دشمن كه با غرور و نخوت تمام به سوى مدينه مى تاخت ، حدود يك ماه پشت خندق ، حدود يك ماه زمينگير شد و به لحاظ تداركاتى ، سخت در تنگنا قرار گرفت .

روزى عمرو بن عبد وَد با تنى چند از پيكارجويان و شجاعان پُرآوازه دشمن ، از خندق گذشتند و در مقابل سپاه اسلام قرار گرفته ، هماورد طلبيدند ؛ ولى كسى پاسخشان نداد . اين درخواست ، بارها تكرار شد . آوازه عمرو ، همه را ترسانده بود . نَفَس ها در سينه حبس بود و كسى فريادهاى مستانه عمرو را پاسخ نمى داد . پيامبر خدا فرمود: «فردى به پا خيزد و شرّ او را كم كند» .

جز على عليه السلام ، كسى برنخاست و چون على عليه السلام در برابر عمرو قرار گرفت ، پيامبر خدا ، آن جمله جاودانه را فرمود كه :

همه ايمان در برابر همه شرك ، ايستاده است.

على عليه السلام ، با حمله اى برق آسا و پس از نبردى سخت ، عمرو را از پاى درآورد و فرياد «اللّه اكبر» در صحنه نبرد پيچيد و همراهان عمرو پا به فرار نهادند و سپاه احزاب ، با همه هيمنه و شكوهِ خيالى از هم پاشيد .

حضور على عليه السلام و نقش والاى وى را در اين نبرد ، مى توان بدين گونه بر شمرد :

۱ . چون عمرو بن عبد ود و همراهانش از محلّ باريك خندق گذشتند ، على عليه السلام با گروهى در آن جا مستقر شدند تا مشركان ديگر نگذرَند .

۲ . حادثه قتل عمرو بن عبدِ وَد ، چنان مهم و سرنوشت ساز بود كه پيامبر خدا فرمود :

مبارزه على بن ابى طالب با عمرو بن عبدِ وَد در جنگ خندق ، از همه اعمال امّتم تا روز قيامت ، برتر است.

و در روايت ديگرى گفت:

بى گمان ، ضربت زدن على به عمرو در جنگ خندق با عبادت اِنس و جن ، برابرى مى كند.

اين قهرمان بزرگ عرب ، به هنگام كشته شدن با نااميدى ، آب دهان به صورت على عليه السلام انداخت و ايشان ، مخلصانه ايستاد و در كشتن او درنگ كرد تا عملش ذرّه اى شائبه غضب نداشته باشد .

۳ . امام عليه السلام ، پس از كشتن عمرو و فرار همراهانش آنان را تعقيب كرد و نوفل بن عبد اللّه را به قتل رساند .

۴ . على عليه السلام ، چون پاى عمرو را قطع كرد و او را از پاى درآورد ، خاك خوارى و هراس بر سرِ لشكر شرك پاشيد و آنان را در آستانه فروپاشى و شكست قرار داد .

۵ . على عليه السلام ، عمرو بن عبد وَد را كشت ؛ امّا كريمانه از زره گران قيمت او گذشت ، كه على عليه السلام «شمشير در پى حق مى زد» و نه جز آن . اين همه والايى و بزرگى و كرامت از ديده ها پنهان نمانْد و حتّى خواهر عمرو ، آن را ستود .