مقام زاهدان

مقام زاهدان

اشاره به آيه 55 از سوره قمر

الإمام عليّ عليه السلام ـ في ذِكرِ حَديثِ مِعراجِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ـ :قالَ اللّهُ تَعالى : . . . يا أحمَد ، أهَل تَعرِفُ ما لِلزّاهِدينَ عِندي؟

قالَ : لا يا رَبِّ!

قالَ : يُبعَثُ الخَلقُ ويُناقَشونَ الحِسابَ[۱]وهُم مِن  ذلِكَ آمِنونَ . إنَّ أدنى ما اُعطِي الزّاهِدينَ فِي الآخِرَةِ أن اُعطِيَهُم مَفاتيحَ الجِنانِ كُلَّها حَتّى يَفتَحوا أيَّ بابٍ شاؤوا ، ولا أحجُبَ عَنهُم وَجهي ، ولاَُنَعِّمَنَّهُم بِأَلوانِ التَّلَذُّذِ مِن كَلامي ، ولاَُجلِسَنَّهُم في مَقعَدِ صِدقٍ ، واُذَكِّرَهُم ما صَنَعوا وتَعِبوا في دارِ الدُّنيا ، وأفتَحَ لَهُم أربعَةَ أبوابٍ : بابٌ يَدخُلُ عَلَيهِمُ الهَدايا بُكرَةً وعَشِيّا مِن عِندي ، وبابٌ يَنظُرونَ مِنهُ إلَيَّ كَيفَ شاؤوا بِلا صُعوبَةٍ ، وبابٌ يَطَّلِعونَ مِنهُ إلَى النّارِ فَيَنظُرونَ إلَى الظّالِمينَ كَيفَ يُعَذَّبونَ ، وبابٌ يُدخَلُ عَلَيهِم مِنهُ الوَصائِفُ وَالحورُ العينُ .[۲]

امام على عليه السلام ـ در ياد كرد حديث معراج پيامبر صلى الله عليه و آله ـ :خداوند متعال فرمود : «... اى احمد! آيا مى دانى زاهدان ، چه مقامى در نزد من دارند؟» .

گفت: نه ، اى پروردگارم!

فرمود: «در روزى كه مردم برانگيخته مى شوند و به حسابشان رسيدگى مى شود ، آنان از اين حسابرسى در امان اند. كمترين چيزى كه در آخرت به زاهدان مى دهم ، اين است كه همه كليدهاى بهشت ها را در اختيارشان مى نهم تا هر درى را كه مى خواهند ، باز كنند، و روى خود را از آنان پنهان نمى دارم، و از انواع لذّت سخنم برخوردارشان مى سازم، و آنان را بر جايگاهى راستين مى نشانم ، و كارهايى را كه در دنيا كرده اند و رنج هايى را كه كشيده اند ، به يادشان مى آورم، و چهار در را برايشان مى گشايم: درى كه از آن ، در هر صبح و شام ، ارمغان هاى من برايشان برده مى شود، درى كه از آن به راحتى به من ، هر گونه كه بخواهند ، مى نگرند، درى كه از آن ، آتش را مى بينند و به ستمكاران [و گنهكاران] مى نگرند كه چگونه عذاب مى شوند، و درى كه از آن ، كنيزكان و حور العين بر آنان وارد مى شوند».

اشارت قرآنی:

«آنان را بر جايگاهى راستين مى نشانم» اشاره است به آيه ۵۵ از سوره قمر : «فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرِ ؛ در جايگاهى راستى ، نزد فرمان رواى توانا» .


[۱]في بحار الأنوار : «بالحساب» .

[۲]إرشاد القلوب : ص ۲۰۲ ، مستدرك الوسائل : ج ۱۲ ص ۴۸ ح ۱۳۴۸۳ .