حَسّان بن ثابت

حَسّان بن ثابت

شاعر قرن اول

ابو وليد حسّان بن ثابت بن منذر ، هشت سال پيش از تولّد پيامبر صلى الله عليه و آله به دنيا آمد و يكصد و بيست سال عمر كرد و بنا بر قولى در سال ۵۴ ق ، درگذشت . خاندان حسّان ، يكى از خاندان هاى شاعر و ريشه دار در ادب و سرودن شعر بودند . ابو عبيده گفته است : عرب ها اتّفاق نظر دارند كه حسّان ، شاعرترينِ اهل شهرهاست و به سه جهت بر ديگر شاعران برترى دارد : شاعر انصار است ؛ در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله شاعر وى بود ؛ و در عصر اسلام ، شاعر اهل يمن به شمار مى آمد.[۱]

او در وصف امام علی(ع) چنین سروده است:

جَزَى اللّهُ خَيرا[۲]وَالجَزاءُ بِكَفِّهِ

أبا حَسَنٍ عَنّا ومَن كَأَبي حَسَنْ

سَبَقتَ قُرَيشا بِالَّذي أنتَ أهلُهُ

فَصَدرُكَ مَشروحٌ وقَلبُكَ مُمتَحَنْ

تَمَنَّت رِجالٌ مِن قُرَيشٍ أعِزَّةٌ

مَكانَكَ هَيهاتَ الهُزالُ مِنَ السِّمَنْ!

وأنتَ مِنَ الإِسلام في كُلِّ مَنزِلٍ

بِمَنزِلَةِ الدَّلوِ البَطينِ مِنَ الرَّسَنْ

وكُنتَ المُرجّى مِن لُؤَيِّ بنِ غالِبٍ

لِما كانَ مِنهُ وَالَّذي كانَ لَم يَكُنْ

غَضِبتَ لَنا إذ قامَ عَمرٌو بِخُطبَةٍ

أماتَ بِهَا التَّقوى وأحيا بِهَا الإِحَنْ

حَفِظتَ رَسولَ اللّهِ فينا وعَهدَهُ

إلَيكَ ومَن أولى بِهِ مِنكَ مَنْ ومَنْ ؟

أ لَستَ أخاهُ فِي الهُدى ووَصِيَّهُ

وأعلَمَ مِنهُم بِالكِتابِ وبِالسُّنَنْ

فَحَقُّكَ مادامَت بِنَجدٍ وَشيجَةٌ

عَظيمٌ عَلَينا ثُمَّ بَعدُ عَلَى اليَمَنْ[۳]

خداوند به ابو الحسن ، جزاى خير دهد ـ و پاداش به دست اوست ـ !

چه كسى چون ابو الحسن است ؟

با ويژگى هايى كه شايسته توست ، بر قريش ، پيشى گرفتى

سينه ات فراخ و دلت آزمايش شده است .

بزرگان قريش ، آرزوى جايگاه تو را داشتند

هرگز ندار به پاى برخوردار نمى رسد .

تو در هر جا براى اسلام

چون ريسمان نسبت به دَلْوى .

در نسل لُؤَى بن غالب ، به تو اميد مى رفت

كه ويژگى هاى او را داشته باشى و به كس ديگر ، هيچ اميدى نبود .

براى ما خشمگين شدى ، آن هنگام كه عَمرو برخاست و خطبه اى ايراد كرد

و در آن ، تقوا راميرانْد و كينه را زنده كرد .

پيامبر خدا و عهدش با تو را در بين ما نگه داشتى

و چه كسى از تو به او نزديك تر است؟ چه كسى؟

آيا تو در برادرى ، برادر و جانشين او نيستى؟

و داناترين شخص به قرآن و سنّت؟

تو بر گردن ما حقّ بسيار بزرگى دارى

مادام كه در نجد و شيجه و آن گاه در يمن باشى .

و نيز مى گويد :

أبا حَسَنٍ تَفديكَ نَفسي ومُهجَتي

وكُلُّ بَطيءٍ فِي الهُدى ومُسارِعِ

أيَذهَبُ سَعيٌ فيمَديحِكَ ضائِعا ؟ !

ومَا المَدحُ في جَنبِ الإِلهِ بِضائِعِ

فَأَنتَ الَّذي أعطَيتَ إذ كُنتَ راكِعا

فَدَتكَ نُفوسُ القَومِ يا خَيرَ راكِعِ

فَأَنزَلَ فيكَ اللّهُ خَيرَ وِلايَةٍ

فَثَبَّتَها في مُحكَماتِ الشَّرائِعِ[۴]

راجع : ج ۲ ص ۳۰۴ (أبيات حسّان بن ثابت) .

۳۹۹۶ .

اى ابو الحسن! جانم و خاندانم فدايت باد

و هر آن كه در راه هدايت ، نرمْ گام و شتابان است .

آيا ستايش دوستدارانت در حقّ تو ، نابود مى شود؟

اين ستايش ، در پيشگاه خداوند ، هرگز از بين نمى رود .

تو همانى كه در ركوع بخشيدى

على! جان فدايت ، اى بهترين ركوع كننده!

خداوند ، بهترين ولايت را در شأن تو فرو فرستاد

و آن را در قوانين استوار دين ، تبيين كرد .


[۱]. ر .ك : الغدير : ج ۲ ص ۱۰۷.

[۲]في المصدر : «عنّا» ، وما في المتن أثبتناه من تاريخ اليعقوبي .

[۳]الأخبار الموفّقيّات : ص ۵۹۸ نحوه ، شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۳۵ ؛ الغدير : ج ۲ ص ۴۳ .

[۴]بشارة المصطفى : ص ۲۶۶ ، مجمع البيان : ج ۳ ص ۳۲۵ ، كشف الغمّة : ج ۱ ص ۳۰۱ ، المناقب

لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۶ ونسب فيه إلى «خزيمة بن ثابت» ؛ المناقب للخوارزمي : ص ۲۶۵ ح ۲۴۶كلاهما نحوه .