بِشْر بن مُنْقذ عبدى

بِشْر بن مُنْقذ عبدى

از اصحاب امام علی(ع)

ابو منقذ بشر بن منقذ ، مشهور به اَعور شنّى عبدى ، در جنگ هاى جمل و صفّين ، همراه على عليه السلام بود و در صفّين از شاعران عراقى بود و در الطليعة آمده كه جنگجويى شجاع و شاعر بود . او در صفّين و ديگر جنگ ها از خودگذشتگى ها و اخلاص خود را به امير مؤمنان نشان داد . وى در زمان معاويه و در زمان زمامدارى زياد بر كوفه درگذشت . گفته مى شود كه زياد ، وى را در سال ۵۰ ق ، به همراه جمعى از پيروان على عليه السلام به قتل رساند.[۱]

درباره على عليه السلام و دو فرزندش حسن و حسين عليهماالسلام چنين سروده است :

أبا حَسَنٍ أنتَ شَمسُ النَّهارِ

وهذانِ فِي الحادِثاتِ القَمَرْ

وأنتَ وهذانِ حَتَّى المَماتِ

بِمَنزِلَةِ السَّمعِ بَعدَ البَصَرْ

وأنتُم اُناسٌ لَكُم سَورَةٌ

يُقَصِّرُ عَنها أكُفُّ البَشَرْ

يُخَبِّرُنا النّاسُ عَن فَضلِكُمْ

وفَضلُكُمُ اليَومَ فَوقَ الخَبَرْ

عَقَدتَ لِقَومٍ ذَوي نَجدَةٍ

مِنَ اهلِ الحَياءِ وأهلِ الخَطَرْ

مساميحُ بِالمَوتِ عِندَ اللِّقا

ءِ مِنّا وإخوانِنا مِن مُضَرْ

ومِن حَيِّ ذي يَمَنٍ جِلَّةٌ

يُقيمونَ فِي النّائِباتِ الصَّعَرْ[۲]

ونَحنُ الفَوارِسُ يَومَ الزُّبَيرِ

وطَلحَةَ إذ قيلَ أودى غُدَرْ

ضَرَبناهُمُ قَبلَ نِصفِ النّهارِ

إلَى اللَّيلِ حَتّى قَضَينَا الوَطَرْ

ولَم يَأخُذِ الضَّربُ إلَا الرُّؤوسَ

ولَم يَأخُذِ الطَّعنُ إلَا الثُّغَرْ

فَنَحنُ اُولئِكَ في أمسِنا

ونَحنُ كَذلِكَ فيما غَبَرْ[۳]

ابوالحسن! تو خورشيد روزى

و اين دو، ماه روزگاران .

تو و اين دو تا به هنگام درگذشت

چون گوش ، در مرتبه اى پس از چشم ، قرار داريد .

شما مردمى هستيد با پايگاهى

كه دست بشر از رسيدن به آن ، كوتاه است .

مردم از فضايل شما به ما خبر مى دهند

و فضل شما ، امروزه بالاتر از خبر است .

براى مردمان صاحبِ بزرگى

از بين اهل شرم و بزرگوارى

جوان مردانى را جانباز در جنگ ها

از قبيله خويش و برادرانمان را از قبيله مُضَر

و گروهى را از قبيله ذى يمن ، گِرد مى آورم

كه در سختى ها گردَنفَرازى مى كنند .

ما جنگجويان روز جنگ با زبير و طلحه بوديم

هنگامى كه گفته شد : نيرنگ را نابود كنيد .

از پيش از ميانه روز ، آنان را درهم كوبيديم

تا به هنگام شب ، تا آن كه به آرزوهايمان رسيديم .

شمشيرها ، جز سرها را قطع نمى كردند

و نيزه ها ، جز دندان ها را نمى شكستند .

ما در گذشته مان چنان بوديم

و امروز نيز چون گذشته ايم .


[۱]. ر . ك : أعيان الشيعة : ج ۳ ص ۵۷۶

[۲]الصَّعَر : التكبُّر (لسان العرب : ج ۴ ص ۴۵۶ «صعر») .

[۳]وقعة صفّين : ص ۴۲۶ ، أعيان الشيعة : ج ۳ ص ۵۷۷ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۸ ص ۶۸ .