زمین - صفحه 1

درآمد

ارض ، در لغت

در لغت ، «أرض» به هر چيزى كه در پايين قرار دارد (در مقابل «سماء») ، اطلاق مى گردد . ابن فارس مى گويد :
الهَمزَةُ وَ الرّاءُ وَ الضّادّ ثَلاثَةُ اُصول : أصلٌ يَتَفَرَّعُ وَ تَكثُرُ مَسائِلُهُ ، وَ أصلانِ لا يَنقاسانِ ، بَل كُلُّ واحِدٍ مَوضوعٌ حَيثُ وَضَعَتهُ العَرَبُ... وَ أمَّا الأَصلُ الأَوَّلُ ، فَكُلُّ شَيءٍ يَسفلُ وَ يقابِلُ السَّماءَ .۱
همزه و راء و ضاد ، سه ريشه معنايى دارد : يك ريشه ، فروع و مسائل بسيار دارد ، و دو ريشه ديگر ، با هم قياس نمى شوند ؛ بلكه هر يك وضعى جداگانه دارند كه به وسيله عرب ، وضع شده اند... ؛ امّا ريشه اوّل ، عبارت از هر چيزى است كه در پايين قرار دارد و در مقابل سماء (بالا) است .
ديگر لغت شناسان نيز واژه «أرض» را چنين تفسير كرده اند . ۲ بنا بر اين ، كره خاكى اى كه ما بر آن زندگى مى كنيم و موضوع اين بخش است ، يكى از مصاديق معناى لغوى «أرض» است و بدان جهت ، «أرض» ناميده مى شود كه نسبت به

1.معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۷۹ مادّه «أرض» .

2.ر. ك : الصحاح : ج ۳ ص ۱۰۶۴ ، المفردات : ص ۷۳ ، التحقيق فى مفردات القرآن : ج ۱ ص ۶۹ مادّه «أرض» .

صفحه از 11