بابا فغانى شيرازى، از شاعران قرن نهم و اوايل قرن دهم و معاصر صفويه است. او در شيراز، متولّد شد. سپس به هرات رفت و در آنجا به خدمت جامى رسيد. وى از هرات به آذربايجان رفت. مدّتى در تبريز، اقامت كرد و به دربار سلطان يعقوب آق قويونلو تقرّب جُست. پس از فوت سلطان به شيراز بازگشت و سپس به خراسان سفر كرد و عزلت گزيد. وى غزلهاى سوزناك و دردمندانهاى دارد. بابا فغانى در سال ۹۲۵ ق، درگذشت.
وى در ابتداى امر، «سكاكى» تخلص مىكرد. بابافغانى، از بزرگترين غزلسرايان عهد خود بود و به او حافظ كوچك لقب دادهاند. ديوان شعرى نيز از وى به جا مانده است.
او حضرت مهدی(ع) را اینگونه ستوده است:
در مدح حيدر ، آن چه خدا و رسول گفت راجع به ذات مهدىِ صاحبْ مواهب است
هم نشأة نبىّ و ولى ، صاحب الزمان شاهى كه فتح و نصرتش از اين دو جانب است
خُلقش عظيم و طبعْ كريم و دلش رحيم اين موهبت ، تمام ز توفيق واهب است
دشمنْگداز و دوستْنواز است ، روز رزم در ميمنه است جاذب و بر قلب ، حارب است
آن جا كه عرض لشكر نصرتْ شعار اوست اجرام سبعه ، گَرد نعال مراكب[۱]است
شاها! به قادرى كه وضيع و شريف را از وى اميد لطف و ، نجات از مصايب است
كاين بنده تا به شارع[۲]هستى مجال يافت همراه اين جناب و ز پى اين مواكب است
واثق به عفو توت «فغانى» كه از خطا عنوان نامه عملش ، عبد مُذْنب است
ظلّ علىّ و آل على ، مستدام باد! اين است مطلبى كه اهمّ مطالب است.[۳]
و نيز از اوست :
حاشا كه علم عالِم ، جاهل كند قبول ذاتى كه برتر است ز انديشه عقول
حاشا كه در غبار حوادث، نهان شود آيينه قبول و چراغ دل رسول
فردا نظاره كن كه چو خار خزانزده اجزاى خار خفته ، نهد روى در ذُبول[۴]
بهر عروج مَهچه[۵]رايات مهدوى عيسى فراز طاق زبرجد ، كند نزول
قاضى القضات محكمه آخر الزمان دار القضا كند چمن دهر از عدول
بر لوح چار فصل ، به قانون شرع و دين اشيا كنند بهر قرار جهان ، حصول
در چار سوىِ كون ، به پروانه رسول يابد قرار «لَم يَصلِ» خارجى ، وصول
نور دوازده مه تابان ، يكى شود گيرد فروغ شمع ، سراپرده رسول
چندان بود محاكمه فيلْ بند شاه كآواز مرتبه نشود خارج از اصول
سُكّان هفتْ خطبه ، به آيين دور گشت انشا كنند خطبه به نام چهار و هشت[۶].[۷]
[۳]سيماى مهدى موعود در آئينه نشر فارسى: ص ۹۵، به نقل از: ديوان اشعار بابا فغانى شيرازى ، ص ۱۴ - ۱۶ .
[۵]مَهچه : قپه گرد و صيقلى كه از طلا و نقره و غير آن سازند و بر سَرِ عَلَم نصب كنند .
[۶]چهار و هشت: كنايه از دوازده امام عليهم السلام .
[۷]ديوان بابا فغانى شيرازى : ص ۶۰ ، دانشنامه شعر مهدوى: ج ۱ ص ۹۳.