ابو محمّد سفيان بن مصعب عبدى كوفى از شاعران اهل بيت عليهم السلام است كه با دوستى و شعرش به آنان ارادت مى ورزيد و به خاطر صدق نيّت و دلبستگىبه آنان مورد قبول آنان بود . امام صادق عليه السلام مى فرمود : «به فرزندانتان شعر عبدى را آموزش دهيد ؛ چون اشعار او طبق دين خداست» (رجال الكشّى: ج ۲ ص ۷۰۴ ش ۷۴۷) او جز درباره خاندان پيامبر صلى اللّه عليه و آله شعرى نسروده است و اگر كسى در شعر وى و نيكويى ، دلنشينى ، روانى ، شيرينى و استوارى آن بينديشد ، خواهد دانست كه سخن بزرگِ شاعران ، سيّد حميرى در حقّ وى كه گفت : «او در بين خاندانش شاعرترين است» ، سخنى بجاست .
شعر او در مدح امام مهدی(ع):
لُقِّبتُ بِالرَّفضِ لَمّا أن مَنَحتُهُمُ وُدّي وأحسَنُ ما اُدعى بِهِ لَقَبي
صَلاةُ ذِي العَرشِ تَترى كُلَّ آوِنَةٍ عَلَى ابنِ فاطِمَةَ الكَشّافِ لِلكُرَبِ
وَابنَيهِ مِن هالِكٍ بِالسَّمِّ مُختَرَمٍ ومِن مُعَفَّرِ خَدٍّ فَي الثَّرى تَرِبِ
والعابِدِ الزّاهِدِ السَّجّادِ يَتبَعُهُ وباقِرِ العِلمِ داني غايَةِ الطَّلَبِ
وجَعفَرٍ وابنِهِ موسى ويَتبَعُهُ ال بَرُّ الرِّضا والجَوادِ العابِدِ الدَّئِبِ
والعَسكَريَّينِ، والمَهديُّ قائِمُهُم ذُو الأَمرِ لابِسُ أثوابِ الهُدَى القُشُبِ
مَن يَملَأُ الأَرضَ عَدلاً بَعدَما مُلِئَت جَوراً، ويَقمَعُ أهلَ الزَّيغِ وَالشَّغَبِ
القائِدُ البُهَمِ الشّوسِ الكُماةِ إلى حَربِ الطُّغاةِ عَلى قُبِّ الكُلأ الشَّزِب
مرا رافضى خواندند وقتى كه دوستىام را نثار آنها كردم و اين بهترين لقبى است كه به من دادهاند.
صلوات خداوند صاحب عرش هر لحظه و پياپى بر پسر فاطمه - كه كاشف الكرب است - فرو مىبارد
و بر دو پسر او كه يكى با سمّ كشنده شهيد شد و ديگرى كه صورتش به خاك افتاد
و بر عبادتپيشه زاهد، سجّاد در پى نفر قبلى است و بر شكافنده دانش كه همترازِ خواست نهايى است
و بر جعفر و پسرش موسى و در پى او رضاى نيكوسيرت ، و جواد عبادتپيشه خستگىناپذير
و هادى و حسن عسكرى ، و مهدى قائم آنان است؛ صاحب امرى كه جامه هدايت زبر بر تن كرده است.
كسى كه زمين را از داد پر مىكند، پس از آكنده شدن از بىداد و گمراهان و فتنهگران را نابود مىسازد.
پيشوايى ستبر و سخت كه به جنگ طغيانگران مىرود با شمشير برّان.